• تماس  
  • خانه 

شهید ترک /کیست مانند من ؟! پسر پیغمبر گونه اش را بر گونه ام می گذارد

19 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

اسلم از ترکان بود و در خدمت حسین قرار داشت . وفاداری کرد

و از حضرتش جدا نشد تا در شهادتگاه کربلا به شهادت رسید .

حسین را دیدند که خود رابه کشته شهید رسانید ، وقتی که از

وی رمقی مانده بوذ ، و با چشم حسین را می نگریست . پیکر

اسلم را در آغوش گرفت و صورت به صورتش نهاد . شهید لبخندی

زد و گفت : کیست مانند من ؟! پسر پیغمبر گونه اش را بر گونه ام

می گذارد . سپس جان داد .


شهادتکده کربلا ، لبریزاز مهر است ، حسین مهر است ، سربازانش

همگی مهرند ،و عشاق اویند . حسین بر دشمنان مهر بود ، چنان که

بر دوستان مهر بود .


آری ! حسین فرزند ” رحمة للعالمین ” بود.


آیا پاداش چنین مردی این بود ؟! واه که بشر ، چقدر نمک به حرام است !!



( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 342)

 


 1 نظر

شهید سیاه

19 آذر 1392 توسط مرادی

 

وی چند سال در خدمت ابوذر به سر یرد . پس از ابوذر ، از سعادت

شرفیابی خدمت امام حسن مجتبی علیه السلام برخوردار گردید .

پس از شهادت آن حضرت ، خدمت امام حسین علیه السلام را برگزید

و در زیر سایه حسین بماند تا به شهادت رسید .


پیشوای شهیدان که از مدینه به مکه رفت ،"جون” در خدمتش بود .

از مکه که راهی عراق شد جون در خدمتش بود . روز شهادت نیز جون

در خدمتش بود . به حضور پیشوا شرفیاب شده اجاز خواست .


مهر حسینی به جوش آمده ، فرمود: “ای جون! نزد ما بودبی که

از بهزیستیبرخوردار شوی . اکنون خود را گرفتار مکن تو آزادی ،

به هر جا که می خواهی برو .”

رادمرد سیاه، روی پاهای حسین افتاده بوسیدن گرفت و گفت:


ای پسر رسول خدا! وقت آسایش کاسه لیس خان شما بودم ،

اکنون که در تنگی و سختی افتاده اید ، دست از شما بردارم؟؟

چنین چیزی نخواهد شد . و به سخن ادامه داده و گفت :


ای پسر پیغمبر ! رنگ من سیاه است ، بوی خوشی ندارم ، از

خاندان شریفی نیستم ، کرم کن ، بهشت را بر من ارزانی دار ،

تا رنگم سپد گردد . تا خوش بوی شوم ، تا شرافت یابم .

به خدا سوگند از شما جدا نخواهم شد ، تا خون سیاه خود را

با خون های پاک شما آمیخته سازم .


اجازه صادر شد ، جون رهسپار کوی شهادت گردید .به جنگ

پرداخت تا شهید شد .


حسین علیه السلام را دیدند که بر سر کشته شهید ایستاده

می گوید :


بار خدایا ! جون را روسپید گردان ، خوش بوی و معطر ساز و با

خوبان محشورش بدار و میان او و آل محمد ، جدایی مینداز .


روزی چند از شهادت شهیدان گذشته بود ، که عشیره بنی اسد

آمدند تا به خون خفتگان شهید را به خاک سپارند .آنان دیدند که

کشته جون بوی مشک پراکنده می کند .


 

(پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 340)

 


 نظر دهید »

شهیدی که درروز عاشورا دوبار کشته شد

18 آذر 1392 توسط مرادی

 

اگر بگوییم” سوید انماری ” دوبار کشته شد ؛ یکبار پیش از حسین

و یک بار پس از حسین ، سخن گزافه نگفته ایم .


سوید کشته شد ، پس از جای برخاست و جنگیدن گرفت . سپس

کشته گردید . سوید از مجاهدان بزرگ است . پیرمردی است نبرد

دیده و جنگ آزموده . عابدی است زاهد ، کثیر الصلوة ، شجاعی

است دلیر و قهرمانی است بی نظیر .


روز شهادت در میدان رزم به نبرد پرداخت ، جانفشانی کرد تا زخم

فراوانی برداشت و سراپا غرق خون گردید و به رو بر زمین افتاد و

در خون بغلتید و از هوش برفت .


یزیدیان گمان بردند که وی کشته شده ، او را به خود واگذاردند و

سرش را از تن جدا نکردند.


هنگامی که پیشوا شهیدان در خون غلتید و شهید گردید ، یزیدیان

فریاد می کشیدند : حسین کشته شد ، حسین کشته شد. هلهله

می کردند ! پیروزی را به یکدیگر تبریک می گفتند . فریاد می کشیدند!

عربده سردادند !


سوید به هوش آمد و دانست پیشوا کشته شده از جای برخاست و راه

پیشوا را پیش گرفت ، شمشیرش را ربوده بودند ، کاردی به دست آورد

و بر یزیدیان حمله ای سخت کرد .


ترس و بیم سپاه یزید را فرا گرفت . گمان بردند که یاران حسین دوباره

زنده می شوند و به جهاد می پردازند ، و این بار پیروزی ایشان قطعی

خواهد شد .


جماعتی آهنگ گریز کردند ، جماعتی به مقاومت پرداختند و جماعتی

با دو دلی بایستادند و ناظر معرکه شدند ، تا ببینند سرانجام چه خواهد

شد . آیا شهدای دیگر هم از جای برمی خیزند یا نه ؟ همان که دیدند

سوید به تنهایی می جنگد و شهدای دیگر در خون خفته اند و دیگر

بر نمی خیزند ، دانستند که سوید به هوش آمده و جهاد می کند .

گردش را گرفتند و شهیدش ساختند .

 

( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 403)

 


 4 نظر

شهیدی که شاهد بود /در جوانی با رسول بود . در میانسالی با علی و حسن بود ، در پیری با حسین علیه السلام .

18 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

عبدالرحمان ، شاهد روز غدیر بود و شهید روز عاشورا، وی از قوم

خزرج بود و از انصار به شمار می رود افتخار صحابی بودن رسول خدا

را داراست و شاگرد مکتب علی علی علیه السالم آموخته و در آن

مکتب مقدش پرورش یافته و بهره اندوخته است . قرآن را از علی علیه

السلام آموخته و در آن مکتب مقدس پرورش یافته و بهره اندوخته است .

روزی که علی علیه السلام در رهبه کوفه بود و مردمی بسیار ، در

حضورشبودند ، حاضران را سوگند داد : هر کس روز غدیر ، حاضر بوده

و آن چهرسول خدا ، در آن روز اعلام داشته ، شنیده است ، گواهی دهد .

 

بیش از ده تن برخاستند و یکایک شهادت دادند . عبدالرحمان یک تن از

آنان بود.


آنان چنین گواهی دادند : ما در آن روز از رسول خدا شنیدیم که فرمود:


“خدای عزوجل ولی من است و من ولی مومنانم و هر که را من ولی اویم

، علی ولی اوست ” سپس فرمود:” بار پروردگارا ! دوست بدار ، کسی که

علی را دوست می دارد و دشمن بدار ، کسی که علی را دشمن می دارد

و یاری کن ، کسی که علی را یاری می کند .”


عبدالرحمن ، در خدمت حسین ، از مکه بیرون شد و سوی کوی شهادت

رهسپار گردید و در رکاب حسین جهاد کرد و در پیش گاه او شهاددت یا فت .

شاهد بود و شهید گردید .


وی در زمره مدافعان ، در برابر حمله نخستین سپاه یزید بود . در دفاع

بکوشید و سخت پایداری و جانبازی کرد تا شهید شد .

 


آغاز زندگی این مرد بزرگ از خدا بد و انجام آن هم به سوی خدا بود .

در جوانی با رسول بود . در میانسالی با علی و حسن بود ، در پیری

با حسین علیه السلام .


با دست رسول خدا به اسلام وارد شد و با ولی خدا داخل بهشت گردید .

 

( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 391)

 


 نظر دهید »

رستگاری در لحظات آخر / کوشیدندو کوشیدند تا شربت شهادت نوشیدند .

18 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

توبه در اسلام ، اعاده حیثیت از گنهکار پشیمان نزد خداست .

اعاده حیثیتی که به وسیله خود او انجام می شود و دیگران

دخالتی ندارند و این راه همیشه برای او باز است ؛ چون مکتب

الهی ، مکتب امید است ،سرچشمه مهر است و کانون رحمت.


حسین ، آیینه تمام نمای رحمت آفریدگار است . رحمت بر خلق ،

رحمت بر دوست ، رحمت بر دشمن .


حسین ، وجودش مهر بود ، گفتارش مهر بود ، رفتارش مهر بود .

از وقتی که در راه با یزیدیان روبرو شد ، کوشید که آنان را هدایت

کند و به راه راست بیاورد ؛ آن چه قدرت داشت به کاربرد ، راهنمایی

کرد ، خیرخواهی کرد .


پیش از جنگ بکوشید ، در میان جنگ بکوشد ، با گفتار بکوشید ، با رفتار

بکوشید و توانست کسانی را که شایسته رستگاری بودند ، از دوزخی

شدن برهاند و بهشتی گرداند .


آخرین دعوت حسین وقتی بود که تنها مانده بود ، وقتی بود که یارانش

همگی کشته شده بودند و دیگر کسی را نداشت . آخرین دعوتش بانگ

استغاثه بود و ندا کرد : ” آیا برای ما یاوری پیدا می شود ؟!

آیا کسی است که از حرم پیامبر دفاع کند؟!”


این ندا ، سعد و برادرش ابوالحتوف را به هوش آورد. هر دو از انصار بودند

و از عشیره خزرج ، ولی با آل محمد سروکاری نداشتند و از دشمنان

علی بودند و از خارجیان . شعارشان چنین بود : حکومت از آن خداست

و بس . گناهکار ، حق حکومت ندارد .


آیا حسین گناه کار بود و یزید گنه کار نبود .؟!


از کوفه تحت فرماندهی عمر ، به قصد پیکار با حسین و کشتن او بیرون

شدند و به کربلا رسیدند . روز شهادت که کشتار آغاز شد ، در سپاه

یزید بودند . آسیای جنگ می گردید و خون می ریخت و آن دو در سپاه

یزید بودند .


حسین ، یکه و تنها ماند و آن دو در سپاه یزید بودند ، هنگامی که

ندای حسین را شنیدند ، به هوش آمدند ؛ با خود گفتند : حسین فرزند

پیامبر ماست . روز رستاخیز ، دست ما و دامان جدش رسول خداست .

به ناگاه از یزیدیان بیرون شدند و حسینی گردیدند و در زیر سایه حسین

قرار گرفتند . پس یکباره بر یزیدیان تاختند و به جنگ پرداختند . تنی چند

را مجروح کرده و عده ای را به دوزخ فرستادند و کوشیدندو کوشیدند

تا شربت شهادت نوشیدند .

 

( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 381)

 



 نظر دهید »

شهید یک پای کربلا

16 آذر 1392 توسط مرادی

 

شهادتگاه کربلا ، گلستانی است که همه گونه گل دارد و نمونه هایی

از انواع گلهای انسانیت در آن موجود است .


شهیدان کربلا دو پا بودند ، ولی شهید یک پا ، درمیان آنان نیز وجود

داشت .

جهاد از یک پایان خواسته نشده ، ولی شهد یک پا خود ، خواستار

جهاد بودو جویای شهادت و جهاد خواستار او بود و احضارش نکرد.


شهید یک پای کربلا ،” مسلم ازدی” است که یک پای خود رادر

جنگی از دستداده بود و پیش از خود ، به بهشتش فرستاده بود ،

پایش زودتر از خودش به بهشت . خود در این جهان بوذ که پا در آن

جهان گذارید. و چه قدم بزرگی .


در قانون جهانی ،معلولان جنگ ، نباید دیگر در جنگ شرکت کنند ،

ولی مسلم، به قانون عشق پایبند بود نه قانون جنگ؛ لنگ بود و

به سوی کوی شهاددتمی دوید .


با دوستش رافع که از یک قبیله بودند ، از کوفه بیرون شد و

رهسپار کوی شهادت گردید.


آیا پیاده می رفت و لنگ لنگان گام بر می داشت ؟ یا سواره بود ؟

هر چه بود ،خود را ازدید ماموران یزید پنهان می داشت .


کوشید و کوشید و خود را به حسین رساند .


وقتی به شهادتگاه کربلارسید که تازه پیشوای شخیدان در آن

جا فرود امده بود مسلم یک پا در زمره صف مدافعان نخستین

حمله یزدیان قرار گرفت .


یک پا می جنگید و نبرد کرد تا شهید گردید.یار ا ، رافع تا ظهر زنده

بود و جان بازی کرد و نماز ظهر را با حسین به جی اورد ، پس به

میدان رفت و مبارز طلبید و به جنگ دو به دو پرداخت .

 

کوشید و کوشید ، تا جام شهادت نوشید .

 

(پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 393)

 


 2 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کلام نور
  • اشعار
  • دل نوشته
  • دعا
  • مناجات
  • مهدویت
    • رسانه در آخر الزمان
  • فرمایشات رهبری
  • سخنی دوستانه
  • نکاتی از نهج البلاغه
  • مباحث سیاسی
    • عکس نوشته
  • عمومی
  • چهل گام شناخت
  • سخنرانی
  • کلام وحی
  • شهدا
  • کوتاه و آموزنده
  • مباحث تفسیری
  • مناسبت روز
  • اندیشه مطهر
  • فاطمیه
  • اشعار مهدوی
  • نکته ای از یک حکایت
  • نکاتی از معراج السعاده
  • انتخابات
  • ولایت فقیه
  • چکیده مقاله
  • حجاب و عفاف
  • یادداشت ها
  • اینفو گرافی
  • نکات طلبگی
  • تربیت دل پذیر
  • شهدای گمنام
  • دانلود کتاب
  • غدیر
  • مباهله
  • ماه محرم و عاشورا
    • امام حسین (ع) و احیای امر به معروف
    • معرفی یاران وفادار امام حسین (ع)
    • پیام آوران عاشورا
  • روایت و تصویر
  • لطایف
  • توصیه هایی از علما
  • امامت
  • پیامبر رحمت
  • نماز
  • انقلاب اسلامی
  • فاطمیه
  • سخنان حضرت زهراء سلام الله علیها
  • بانوی کرامت
    • احادیث
    • سخنان علما در مورد حضرت معصومه (س)
    • کرامات حضرت معصومه (ع)
  • نقش زنان در فرهنگ سازی عاشورا
  • دانلود ترجمه نهج البلاغه
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • تقویت معنوی طلاب
  • ماه مبارک رمضان
  • امام رضا
  • پاسخ به شبهات
  • آموزش word
  • دهه فجر
  • امام علی (ع)
  • اسرار عبادات
  • معرفی کتاب
  • کلیپ
  • سبک زندگی عاشورایی
  • چکیده پایان نامه
  • مادر
  • اقتصاد مقاومتی : تولید - اشتغال
  • کارکاتور
  • یک لقمه کتاب
  • بیانیه‌ی گام دوم انقلاب

کاربران آنلاین

  • آشنا
  • صفيه گرجي
  • رضيه رييسي
  • الهام عارفپور
  • نورفشان
  • انانه
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
مهدویت امام زمان (عج)

اوقات شرعی

کد آمارگیر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس