شهید یک پای کربلا
شهادتگاه کربلا ، گلستانی است که همه گونه گل دارد و نمونه هایی
از انواع گلهای انسانیت در آن موجود است .
شهیدان کربلا دو پا بودند ، ولی شهید یک پا ، درمیان آنان نیز وجود
داشت .
جهاد از یک پایان خواسته نشده ، ولی شهد یک پا خود ، خواستار
جهاد بودو جویای شهادت و جهاد خواستار او بود و احضارش نکرد.
شهید یک پای کربلا ،” مسلم ازدی” است که یک پای خود رادر
جنگی از دستداده بود و پیش از خود ، به بهشتش فرستاده بود ،
پایش زودتر از خودش به بهشت . خود در این جهان بوذ که پا در آن
جهان گذارید. و چه قدم بزرگی .
در قانون جهانی ،معلولان جنگ ، نباید دیگر در جنگ شرکت کنند ،
ولی مسلم، به قانون عشق پایبند بود نه قانون جنگ؛ لنگ بود و
به سوی کوی شهاددتمی دوید .
با دوستش رافع که از یک قبیله بودند ، از کوفه بیرون شد و
رهسپار کوی شهادت گردید.
آیا پیاده می رفت و لنگ لنگان گام بر می داشت ؟ یا سواره بود ؟
هر چه بود ،خود را ازدید ماموران یزید پنهان می داشت .
کوشید و کوشید و خود را به حسین رساند .
وقتی به شهادتگاه کربلارسید که تازه پیشوای شخیدان در آن
جا فرود امده بود مسلم یک پا در زمره صف مدافعان نخستین
حمله یزدیان قرار گرفت .
یک پا می جنگید و نبرد کرد تا شهید گردید.یار ا ، رافع تا ظهر زنده
بود و جان بازی کرد و نماز ظهر را با حسین به جی اورد ، پس به
میدان رفت و مبارز طلبید و به جنگ دو به دو پرداخت .
کوشید و کوشید ، تا جام شهادت نوشید .
(پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 393)