• تماس  
  • خانه 

کودکی که گناهی نداشت ، به میدان نیامد ، سلاحی بر دست نداشت ، دفاعی نکرد ؛ ولی شهید شد

04 دی 1392 توسط مرادی

 

شهید کوچولوی دیگر که از کوچولو ، کوچولوتر بود . او به

میدان شهادت نیامد ، ولی شهادت یافت . نامش محمد ،

نواده عقیل بود . عقیل عموی بزرگ حسین بود ، و از

عرب شناسان نامی به شمار می رفته است . کوچولو ،

پیش از حسین کشته شد . کوچولوتر بعد از حسین

شهید  شد .

کوچولو، شهادت عموی خود حسین را ندید . کوچولوتر

شهادت عموزاده اش حسین را بدید . کوچولو از پیش

رفتو کوچولوتر از دنبال . کوچولو ، ده ساله بود .


کوچولوتر هفت ساله بود . محمد از عبدالله سه سال

کوچک تر بود .


همان که حسین شهادت یافت و یزیدیان به سوی خیمه

تاختند ، تا بانوان حرم را اسیر کنند و آن چه هست ببرند !

هر چند فضیلت و تقوا ، شرافت و بزرگواری ، ایمان و عدل ،

بردنی نیست و یزیدیان برای بردن آن ها به خیمه ها

نتاختند . محمد که پیراهنی بر تن داشت از خیمه ای بیرون

شد ، هاج و واج بود و مات و مبهوت بدین سو و آن سو

می نگریست .


هر کس به فکر خود بود ، بزرگسالان از خردسالان غافل

شده بودند . آتش بود ، غارت بود ، تاخت و تاز بود ، ولی

انصاف نبود ، رحم نبود ، مهر نبود ، انسانیت نبود ! محمد

چوبی ازچوب های خیمه را به دست گرفته ایستاده بود ،

ده سوار بدو نزدیک شدند . از میان آن ها،هانی حضرمی

بدو نزدیکشد ، نزدیک تر شد تا به کودک رسید . از اسب

خم گردید و با شمشیر کودک را دو نیم کرد !


کودکی که گناهی نداشت ، به میدان نیامد ، سلاحی بر

دست نداشت ، دفاعی نکرد ، قدرت گریز نداشت . یزیدیان ،

کودکان ناتوان و بلادفاع را کشتند و نشان دادند که شریرترین

از بشر ، خود بشر است .

 

( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضاصدر ، ص 396)

 


 نظر دهید »

آخرین شهید /پس از شهادت علی یار باوفای حسن و فدایی غم خوار حسین بود و در دوستی آنان پایدار و ثابت قدم .

02 دی 1392 توسط مرادی

 

” هفهاف ” از دلیران بصره و از بزرگان آن سرزمین به شمار بود و

در زمره یاران نامدار علی علیه السلام قرار داشت . در جهاد های

سه گانه آن حضرت شرکت داشته و دلاوری ها نشان داده بود و

از سرداران یاران امیر المومنین به شمار می رفت . در جهاد صفین ،

از طرف علی به فرماندهی عشیره اَزاد بصره منصوب شده بود . پس

از شهادت علی یار باوفای حسن و فدایی غم خوار حسین بود و

در دوستی آنان پایدار و ثابت قدم .


هفهاف ، در بصره شنید که حسین از مکه بیرون شده و رهسپار

عراق گردیده است . از بصره بیرون شد و به سوی کوی شهادت

دویدن گرفت .


وقتی به سرزمین کربلا رسید که حماسه شهادت پایان یافته و کار

از کار گذشته و حسین کشته شده بود . هفهاف به درون سپاه

یزید رفت و پرسید: خبر چیست و حسین کجاست ؟!

پرسیدند : تو کی هستی؟

گفت : من هفهاف راسبی هستم و از بصره برای یاری حسین

آمده ام .


گفتند: این خیمه گاه حسین است که لشکر بدان هجوم کرده ،

تاراج می کنند! و ایشان دختران رسولند ، که به اسارت گرفته

شده اند .

 

هفهاف که این خبر شوم را شنید و از شهادت پیشوای شهیدان و

تاراج خرگاهش و اسارت بانوان حرم ، آگهی یافت ؛ شمشیر از نیام

برکشید و بر لشکر یزید بتاخت و به جنگ پرداخت . جمعی از آن مردم

را به دورخ فرستاد و یک تنه به نبرد ادامه داد . رخم بسیاری برداشت

و سراپا آغشته به خون گردید . دورش را گرفتند و شهیدش ساختند .

 

( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 410)

 



 نظر دهید »

وقتی که پدر و پسر شرفیاب شدند سلام کردند . حسین جواب داد . این سلام و جواب نشانه موفقیت در نقشه بود

30 آذر 1392 توسط مرادی

 

مسعود تیمی از شیعیان به نام بود . پسرش عبدالرحمن نیز.

پدر و پسر از شخصیت های برجسته کوفه بودند . هر دو شجاع ،

هر دو دلیر و در جنگ های مسلمانان از خود ، نامی به یادگار

گذارده بودند . خواستند به سوی حسین شتابند ، راه را بسته

یافتند ،نقشه ای طرح کرده و آن را خوب پیاده کردند و خود را به

حسین رسانیدند . یاران حسین زیرک بودند و هوشیار . مردم

باایمان چنین بوده و هستند .


خود را در زمره سپاه یزید قرار دادند و از کوفه با سپاه بیرون شدند ،

به کربلا رسیدند و در برابر سپاه حسین قرار گرفتند منتظر فرصت

بودند و غفلت همکاران را خواهان . تا آن زمان فرارسید و فرصت

پیدا شد و آن ، سه روز قبل از روز شهادت بود . فرصت را مغتنم

شمرده به سوی حسین دویدند و به خدمتش رسیدند .


فرصت را مغتنم شمردن از شایستگی های عالی انسانیت است .

بیشتر موفقیت های مردم ، در اثر بهره برداری از فرصت است .

بسیاری از شکست ها در اثر غفلت از فرصت ها است .


وقتی که پدر و پسر شرفیاب شدند سلام کردند . حسین جواب داد .

این سلام و جواب نشانه موفقیت در نقشه بود . آمادگی خود را برای

شهادت عرضه داشتند و در خدمت حسین بماندند .


روز شهادت ، به جانبازی پرداختند . آن دو در زمره مدافعان نخستین

حمله سپاه یزید قرار داشتند ، سخت کوشیدند ، پایداری کردند ،

تا هر دو شربت شهادت نوشیدند .

 


خرم دل آن پدر که چنین باشدش پسر


فرخ رخ این پسر که چنان باشدش پدر



جابربن حجاج تیمی نیز چنین کرد ، از کوفه به کربلا ، در زمره سپاه

یزید قرار گرفت و به کوی شهادت آمد و در ساعت فرصت ، خود را به

حسین رسانید و در خدمتش بماند تا شهید گردید .


( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر، ص 364)

 


 1 نظر

ای مردم ! بر شما می ترسم که سرانجامی داشته باشید مانند سرانجام قوم نوح !

27 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

حنظله ، شبامی است . شبامیان تیره ای از قبیله همدان هستند .

همدانیان همگی از دوستان وفادار علی بشمارند و جان بر کف در راه

علی و آل علی آماده بودند . حنظله از بزرگان قوم به شمار می رفت .

سخنوری دانا و دلیری توانا بود . قاری قرآن بود و رهبری قوم خود را بر

عهده داست . حنظله از کوفه به سوی حسین رهسپار شد و پیروی

حسین را به جای رهبری قوم خود برگزید ؛ هر چند یاران حسین هر

کدام رهبر بشریت بوده اند .


حنظله در کربلا به حسین پیوست و چشمش بر دست حسین بود و

گوشش بر فرمان .


وی با یزیدیان سه گونه جهاد کرد :

جهاد سیاسی ، جهاد سخنوری ، جهاد جانبازی .


پس شربت شیرین و گوارای شهادت را با لب تشنه بنوشید و سیراب

جاودانی گردید . حسین ، حنظله را به منصب سفارت برگزید . این

پستسیاسی را بدو محول گردانید . وی در میان حسین و سپاه یزید ،

بهرفت و آمد پرداخت و در فعالیت های سیاسی کوشش کرد و کوتاهی

نداشت ، ولی نتیجه ای نگرفت و نتوانست عمر سعد و سربازانش را

از راه کج بازدارد و به راه راستشان آورد . آن سخنور توانا ، آن یل ارجمند ،

روز شهادت شرفیاب شد و اجازه گرفت و به میدان رفت . و دومین جهاد

خود را آغاز کرد به پند گویی و موعظه همشهریان پرداخت و چنین گفت :


ای مردم ! بر شما می ترسم که سرانجامی داشته باشید مانند سرانجام

قوم نوح ! سرانجام قوم عاد ! سرانجام قوم ثمو د ! سرانجام ظالمان و

ستمگرانی که از پس آنان آمدند ! بدانید که خدای بر بندگانش ظلم نخواسته

و کیفر ظالمان و ستمکاران را خواهد داد . ای مردم ! از روز رستاخیز بترسید

، روزی که به جز خدای پناهی نداشته باشید . کسی که اسیر خواهش

دلی باشد ، هیچ کس نمی تواند هدایتش کند.


ای مردم ! از کشتن حسین بترسید که عذاب الهی کیفر شما خواهد بود .

آن که دروغ بگوید ، سیاه بخت خواهد شد .


در این هنگام پیشوای شهیدان، حنظله را ندا داه و فرمود : این مردم

وقتیشایسته عذاب الهی شدند که دعوت تو را به حق رد کردند و در

برابر تو ایستادگی کرده جفاجویی پیشه ساختند و ریختن خون تو و یارانت

را روا شمردند ! اکنون حال ایشان چگونه خواهد بود که دستشان تا مرفق

به خون برادران برادران پارسای تو فرو رفته و انسان کشی را پیشه کردند !


حنظله عرض کرد : فدایت شوم راست می گویی آیا ما به سوی خدا

می رویم و خود را به برادران شهیدمان می رسانیم ؟!


پیشوای شهیدان فرمود : شتاب کن به سوی چیزی که از دنیا و آن چه

در اوست بهتر و برتر است و برو به سوی زندگی و ثروتی که بی زوال

و جاویدان است و فانی نخواهد شد .

 

حنظله گفت : ای اباعبدالله ! سلام بر تو و درود و رحمت حق بر تو و

بر دودمان تو باد .خدای ما را در بهشت همنشین تو گرداند .


پیشوای شهیدان فرمود : ” آمین آمین ” و این مژده ای بود برای حنظله .


پس حنظله شمشیر برکشید و بر سپاه کوفه زد و به جانبازی پرداخت ،

تیغ می زد و می شکافت و پیش می رفت ، یزیدیان محاصره اش کرده ،

گردش را گرفتند و به قتلش رسانیدند . حنظله به آرزوی خود رسید و در

بهشت با حسین همنشین گردید.


همنشینان حسین در بهشت اینانند ،کسانی که از دار و ندار خود گذشته

و همچون حسین همه ا در راه خدا فدا کردند. کسانی که خود خواهی

را کنار گذاردند . تمایلات شخصی را کنار گذاردند ، به دنبال نام نرفتند

ولی خدای آنان را نامور ساخت .

 


( پیشوای شهیدان ، آیت اللله سید رضا صدر ، ص 379 )

 


 1 نظر

حسین بر او می نگریست و اشک از دیده روان داشت ومی گفت : "ای پیر مرد خدای تو را پاداش دهد "

23 آذر 1392 توسط مرادی



انس کاهلی تازه جوان بود که به حضور رسول خدا شرفیاب گردید .

حسین را بدید که کودکی است بر زانوی پیغمبر اسلام نشسته و

شنید که پیامبر درباره حسین چنین می گوید : این فرزند من ، در

سرزمین عراق کشته خواهد شد ، هر کس او را ببیند یاری اش کند .

آیا منظور پیامبر از این سخن دعوت انس بود؟ راهنمایی او بود ؟ آیا

پیامی برای جهان انسانیت بود ، که رهبر انسانیت فرستاد ؟ یا هم

این بود و هم آن .

هر چه بود ، این سخن اثر خود را کرد ؛ انس به یاری حسین شتافت

و پیام پیامبر را برسانید و خود ، سعادت شهادت یافت .


در سال شهادت ، انس، پیری سالخورده شده بود . ولی پیری وی را

جلوگیر نشد که از یاری حسین باز ماند و از شتافتن به سوی کوی

شهادت ، محروم گردد.


انس پیر ، از کوفه بیرون شد و خویش را از دید ماموران یزید نهان داشت .

راه پیمود و بیایان نور دید ، تا خود را به حسین رسانید . شبانگاه به فیض

شرفیابی فایزگردید و در خدمتش اقامت جست ، تا روز شهادت فرا رسید ،

شرفیاب شد و اجازه خواست و اجازه صادر گردید .


انس که در جوانی ، در غزوه بدر و جهاد حنین ، شرکت کرده بود و با

کافراناسلام جهاد کرده بود ، اکنون می خواست با منافقان جهاد کند

و موی سفیدخود را به رنگ زیبای شهادت رنگین سازد و محرومیت

شهادت در رکاب پیغمبررا با شهادت در رکاب پسر پیغمبر جبران کند .

نخست ابروان سپیدش را کهبه روی دیدگانش افتاده بالا زده و بر پیشانی

ببست . سپس ، کمر خود رامردانه ببست و حسین بر او می نگریست

و اشک از دیده روان داشت ومی گفت :


“ای پیر مرد خدای تو را پاداش دهد “


پیرمرد به میدان آمد و رجز خواند و خود را بشناسانید و به همشهریانش

هشدار داد ، سپس بر سپاه یزید زد . گویند چهاده تن از آنان را به دوزخ

فرستاد و شهیدگردید . حسین دوستانی گرانبها دارد . در تاریخ بشریت

سراغ ندارم رهبری بزرگچنین دوستانی داشته باشد ؛ جان بدهند ، از

هر چه دارند بگذرند و انتظار پاداشی از رهبر نداشته باشند .


( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 405)

 


 3 نظر

اذان گوی شهید / آن که اذان می گوید ، رسید سعادت را اعلام می کند و آن که شهادت یابد ، یافتن سعادت را اعلام می دارد .

22 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

 

اذان ، از آن خداست . شهادت هم از آن خداست . اذان ، شعار اسلام

است و شهادت دثار اسلام .


اذان ، به نماز ، دعوت می کند . شهادت ، نماز را به پا می دارد ، اذان ،

راهنماست . شهادت ، پشتیبان است . آن که اذان می گوید ، رسید

سعادت را اعلام می کند و آن که شهادت یابد ، یافتن سعادت را اعلام

می دارد .


حجاج جعفی به هر دو رسید ؛ هم اذان گفت و هم شهادت یافت . راه

برای حسین اذان گفت ، در کربلا برای حسین اذان گفت ، در غم و رنج

با حسین همگام بود . در سعادت و شهادت با حسین شریک شد .

سال ها در کوفه بزیست و از یاران علی بود و افتخار حسن سابقه را دارا

بود . وقتی که شنید که حسین ، یزید را شایسته حکومت اسلامی ندانسته

، با پسر عمویش ، یزید جعفی ، از کوفه بیرون شد و آهنگ کوی حسین کرد .

در مکه به حضورش شرفیاب گردید . در راه خدا قدم برداشت ، در خانه خدا به

ولی خدا ملحق گردید .و در خدمتش به سوی شهادت رهسپار گردید .


دو عموزاده عروس شهادت را در آغوش کشیدند . هر کدام عروسی داشتند

که زیباتر از دگری بود . در راه کربلا به نمایندگی از سوی حسین ، به سوی

عبیدالله جعفی رفتند . عبیدالله و حجاج ، هر دو از یک عشیره بودند ، دو

عموزاده او را به یاری حسین خواندند ، ولی عبیدالله ، نادرست بود و

شایستهشهادت نبود . دعوت عموزادگان را نپذیرفت و به گمان خود ،

سلامت را از شهادت برتر دانست .


روز شهادت حجاج ، شرفیاب شد و اجازت گرفت . به سوی میدان شهادت

شتافت . جنگ نمایانی کرد . دوباره شرفیاب شد . سراپایش به خون آغشته

بود به حسین خطاب کرده گفت : جانم به فدایت ، ای راهنمای خلق ! امروز

جدت رسول خدا را ملاقات می کنم ، امروز به دیدار پدرت علی می روم .

علی را ما وصی پیامبر می دانیم .


حسین فرمود : ” آری چنین است . من هم بعد از تو خواهم آمد و آن ها را

ملاقات خواهم کرد ” حجاج به سوی میدان بازگشت و جانبازی کرد تا شهید

گردید .


اذان گویان مسلمانان ، باید با داشتن چنین رهبری ، بر خود ببالند و این

سابقه افتخار انگیز را همیشه برای خود زنده نگاه دارد . حسین ، برای هر

گروهی ، رهبری فراهم کرده و خود ، رهبر رهبران است .

 


( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 383)

 



 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کلام نور
  • اشعار
  • دل نوشته
  • دعا
  • مناجات
  • مهدویت
    • رسانه در آخر الزمان
  • فرمایشات رهبری
  • سخنی دوستانه
  • نکاتی از نهج البلاغه
  • مباحث سیاسی
    • عکس نوشته
  • عمومی
  • چهل گام شناخت
  • سخنرانی
  • کلام وحی
  • شهدا
  • کوتاه و آموزنده
  • مباحث تفسیری
  • مناسبت روز
  • اندیشه مطهر
  • فاطمیه
  • اشعار مهدوی
  • نکته ای از یک حکایت
  • نکاتی از معراج السعاده
  • انتخابات
  • ولایت فقیه
  • چکیده مقاله
  • حجاب و عفاف
  • یادداشت ها
  • اینفو گرافی
  • نکات طلبگی
  • تربیت دل پذیر
  • شهدای گمنام
  • دانلود کتاب
  • غدیر
  • مباهله
  • ماه محرم و عاشورا
    • امام حسین (ع) و احیای امر به معروف
    • معرفی یاران وفادار امام حسین (ع)
    • پیام آوران عاشورا
  • روایت و تصویر
  • لطایف
  • توصیه هایی از علما
  • امامت
  • پیامبر رحمت
  • نماز
  • انقلاب اسلامی
  • فاطمیه
  • سخنان حضرت زهراء سلام الله علیها
  • بانوی کرامت
    • احادیث
    • سخنان علما در مورد حضرت معصومه (س)
    • کرامات حضرت معصومه (ع)
  • نقش زنان در فرهنگ سازی عاشورا
  • دانلود ترجمه نهج البلاغه
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • تقویت معنوی طلاب
  • ماه مبارک رمضان
  • امام رضا
  • پاسخ به شبهات
  • آموزش word
  • دهه فجر
  • امام علی (ع)
  • اسرار عبادات
  • معرفی کتاب
  • کلیپ
  • سبک زندگی عاشورایی
  • چکیده پایان نامه
  • مادر
  • اقتصاد مقاومتی : تولید - اشتغال
  • کارکاتور
  • یک لقمه کتاب
  • بیانیه‌ی گام دوم انقلاب

کاربران آنلاین

  • آشنا
  • صفيه گرجي
  • رضيه رييسي
  • الهام عارفپور
  • نورفشان
  • انانه
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
مهدویت امام زمان (عج)

اوقات شرعی

کد آمارگیر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس