• تماس  
  • خانه 

شهيد مطهري در زمينه ولايت فقيه چه ديدگاهي داشت؟

19 آذر 1392 توسط مرادی


 

 

بر اساس ديدگاه استاد مطهري، ولي فقيه در يک کشور اسلامي که مردم آن اسلام را به عنوان يک ايدئولوژي پذيرفته اند و به آن متلزم و متعهد هستند. نقش يک ناظر بر ايدئولوژي نظام ،که همان اسلام است، را دارد. البتّه معناي اين گفته اين نيست که نظارت او صرفاً يک نظارت تشريفاتي است، بلکه او (ولي فقيه) صلاحيت مجري قانون و کسي را که ميخواهد رئيس دولت بشود و کارها را در کادر ايدئولوژي اسلام به انجام برساند، مورد نظارت و بررسي قرار مي دهد. [1] استاد مطهري مشروعيت همه ارکان نظام اسلامي را به تأييد و تصويب ولي فقيه مي داند . ايشان در اين زمينه مي گويد:"از آنجا که جامعه يک جامعه اسلامي است، مردم وابسته به مکتب اسلامند. صلاحيت هر حاکمي از اين نظر که قابليت اجراي قوانين ملي و اسلامي را دارد يا نه ،بايد مورد تصويب و تأييد (ولي) فقيه قرار گيرد.[2] “
ممکن است اين سؤال مطرح شود که فقيه جامع الشرايط مشروعيت حکومتش را از چه مرجعي به دست مي آورد؟ آيا اين انتخاب مردم به او مشروعيت مي دهد؟ يا اينکه دين و مکتب اسلام، حکومت او را در زمان غيبت حضرت ولي عصر ـ عليه السّلام ـ به رسميت شناخته است؟ استاد مطهري حق شرعي و ولايت شرعي را ناشي از ايدئولوژي و مکتبي ميداند که مردم پذيرفته اند، نه اينکه ولايت او به انتخاب مردم مشروعيت پيدا کند.[3]
ولي امر، در زمان غيبت کبري حضرت ولي عصر (عج)، در دين مبين اسلام به وسيله اولياي دين و ائمه اطهار (ع )، انتخاب بالوصف شده است. يعني شرايط و اوصاف او بيان گرديده است، مانند حديث امام حسن عسکري(عليه السلام):” هر کس از فقها که خود نگهدار و نگهبان دين و مخالف هواي نفس و مطيع فرمان مولايش (خداوند) باشد، بايد مردم از وي پيروي کنند.[4] ” و يا حديث امام صادق ـ عليه السّلام ـ که فرمود:” مردم بايد دقت کنند و از بين فقهائي که راوي حديث ما هستند و در احکام حلال و حرام ما صاحب نظرند و با احکام اهلبيت آشنائي دارند، او را در ميان خود حاکم قرار دهند. که من او را بر شما حاکم قرار دادم.” (اصول کافي،ج1،ص67)
استاد مطهري دراين رابطه به فرمان امام به نخست وزير دولت موقت استناد ميکند و مي فرمايد:” امام در فرمان خود به نخست وزير دولت موقت مي نويسد: به موجب حق شرعي (ولايت فقيه) و به موجب رأي اعتمادي که از طرف اکثريت قاطع ملت به من ابراز شده، من رئيس دولت را تعيين ميکنم.[5] ” همانطور که ملاحظه فرموديد، در فرمان امام هم جمله “به موجب حق شرعي” آمده است که بيانگر انتخاب بالوصف توسط شارع مقدس است که مبين مشروعيت الهي ولي فقيه ميباشد و هم جمله “به موجب رأي اعتمادي که از طرف اکثريت قاطع ملت که به من ابراز شده” آمده است که بيانگر انتخاب بالشخص توسط مردم است که گوياي مقبوليت مردمي و اعتماد ملت به ولي فقيه است.
ايشان در بحث اسلام و مقتضيات زمان عواملي را بر مي شمارد که در قانون اسلام اين نرمش و انعطاف را ايجاد ميکند که با شرايط مختلف قابل انطباق باشد و يکي از آن عوامل را در اختيارات حاکم شرعي مي داند و مي گويد:” بلاتشبيه همينطور که در قوانين مي بينيد، در اکثر کشورها قوانين را قوه مقننه وضع ميکند و در اختيار قوه مجريه مي گذارد. ولي در مواردي مصلحت چنين اقتضا ميکند که براي هميشه يا به طور موقت قوه مقننه اختيار را به قوه مجريه بدهد و بگويد اين را در اختيارات خود عمل کن… در اسلام يک سلسله اختيارات به پيغمبر داده شده، وحي به پيغمبر اختيار داده، نه اينکه در آنجا بالخصوص وحي نازل مي شود. در مسائل اداره جامعه اسلامي غالباً چنين است، پيغمبر طبق اختيارات خودش عمل ميکند.” [6] “کاري را که پيغمبر به موجب اختيارش انجام داده تابع زمان خود پيغمبر است. زمان که عوض شد ممکن است حکم اين کار هم عوض شود.
کاري که پيغمبر براساس وحي انجام داده است براي هميشه حکم آن همان خواهد بود که بيان شده و مجتهد بايد تشخيص دهد که کدام کار پيامبر به وحي و کدام کار پيامبر به موجب اختيار او بوده است."[7] قوانيني که به پيامبر وحي شده است، از احکام مسلم اسلام است و همانطور که اجراي آن، بر شخص پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ و امام معصوم ـ عليهم السّلام ـ واجب بود، بر فقيه نيز واجب است و اختياراتي را که به پيغمبر در مسئله اراده جامعه اسلامي داده شده بود، امام و ولي فقيه هم همان اختيارات را دارد. بنابر اين استاد مطهري مي گويد: “اين اختيارات از پيغمبر به امام منتقل مي شود و از امام به حاکم شرعي مسلمين. بسياري از تحريم ها و تحليل هايي که فقها کرده اند ـ که همه هم امروز قبول دارند ـ بر همين اساس بوده است.” [8]
شهيد مطهري فتواي تحريم تنباکو توسط ميرزاي شيرازي را بر اساس همين اختيارات مي داند و مي افزايد:” اين به موجب آن بود که ميرزاي شيرازي مي دانست که حاکم شرعي، يک سلسله اختيارات دارد و به موقع مي تواند از آن استفاده کند. به موقع مي تواند امري را که در اصل شرع حرام نشده يا لااقل فقيه دليلي بر حرمتش ندارد، در مورد به خصوص تحريم کند. يک امري که در اصل شرع هيچ دليل به حرمت يا وجوبش نيست، نه حرام است نه واجب، امر مباحي است، فقيه به موجب اختيارات خودش ميتواند آن را تحريم کند.” [9]
بنابراين: استاد مطهري ولي فقيه را در نظام اسلامي يک ايدئولوک مي داند، که بر اجراي صحيح ايدئولوژي نظارت کامل دارد و مشروعيت همه ارکان نظام به تأييد و تصويب اوست و مشروعيت منصب او از طرف دين تأمين شده است و اختيارات او در اداره جامعه اسلامي، همان اختيارات پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ است. کما اينکه نظر حضرت امام (ره) و تعداد زيادي از فقهاء در باب اختيارات ولي فقيه همين است.

________________________________________
[1]- مطهري، مرتضي، پيرامون جمهوري اسلامي، تهران، صدرا، ص 85. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چاپ پنجم، ج 3، بحث امامت و رهبري، ولاها و ولايتها.
[2]- همان، ص 86.
[3]- همان.
[4]- حرّ عاملي ـ وسائل الشيعه، ج 1، ص 94، (متن حديث: قال العسکري (ع): امّا من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً لهواه، مطيعاً لامر مولاه، فللعوام ان يقلدوه).
[5]- مطهري، مرتضي، پيرامون انقلاب اسلامي، تهران، انتشارات صدرا، ص 86.
[6]- مرتضي، مطهري. الامي و مقتضيات زمان، تهران، صدرا، چاپ هشتم، 1376.
[7]- همان.
[8]- همان
[9]- همان، ص 92ـ91.

 

 

منبع:پرسش و پاسخ، مرتضی مطهری

 


 نظر دهید »

شهیدی که درروز عاشورا دوبار کشته شد

18 آذر 1392 توسط مرادی

 

اگر بگوییم” سوید انماری ” دوبار کشته شد ؛ یکبار پیش از حسین

و یک بار پس از حسین ، سخن گزافه نگفته ایم .


سوید کشته شد ، پس از جای برخاست و جنگیدن گرفت . سپس

کشته گردید . سوید از مجاهدان بزرگ است . پیرمردی است نبرد

دیده و جنگ آزموده . عابدی است زاهد ، کثیر الصلوة ، شجاعی

است دلیر و قهرمانی است بی نظیر .


روز شهادت در میدان رزم به نبرد پرداخت ، جانفشانی کرد تا زخم

فراوانی برداشت و سراپا غرق خون گردید و به رو بر زمین افتاد و

در خون بغلتید و از هوش برفت .


یزیدیان گمان بردند که وی کشته شده ، او را به خود واگذاردند و

سرش را از تن جدا نکردند.


هنگامی که پیشوا شهیدان در خون غلتید و شهید گردید ، یزیدیان

فریاد می کشیدند : حسین کشته شد ، حسین کشته شد. هلهله

می کردند ! پیروزی را به یکدیگر تبریک می گفتند . فریاد می کشیدند!

عربده سردادند !


سوید به هوش آمد و دانست پیشوا کشته شده از جای برخاست و راه

پیشوا را پیش گرفت ، شمشیرش را ربوده بودند ، کاردی به دست آورد

و بر یزیدیان حمله ای سخت کرد .


ترس و بیم سپاه یزید را فرا گرفت . گمان بردند که یاران حسین دوباره

زنده می شوند و به جهاد می پردازند ، و این بار پیروزی ایشان قطعی

خواهد شد .


جماعتی آهنگ گریز کردند ، جماعتی به مقاومت پرداختند و جماعتی

با دو دلی بایستادند و ناظر معرکه شدند ، تا ببینند سرانجام چه خواهد

شد . آیا شهدای دیگر هم از جای برمی خیزند یا نه ؟ همان که دیدند

سوید به تنهایی می جنگد و شهدای دیگر در خون خفته اند و دیگر

بر نمی خیزند ، دانستند که سوید به هوش آمده و جهاد می کند .

گردش را گرفتند و شهیدش ساختند .

 

( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 403)

 


 4 نظر

شهیدی که شاهد بود /در جوانی با رسول بود . در میانسالی با علی و حسن بود ، در پیری با حسین علیه السلام .

18 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

عبدالرحمان ، شاهد روز غدیر بود و شهید روز عاشورا، وی از قوم

خزرج بود و از انصار به شمار می رود افتخار صحابی بودن رسول خدا

را داراست و شاگرد مکتب علی علی علیه السالم آموخته و در آن

مکتب مقدش پرورش یافته و بهره اندوخته است . قرآن را از علی علیه

السلام آموخته و در آن مکتب مقدس پرورش یافته و بهره اندوخته است .

روزی که علی علیه السلام در رهبه کوفه بود و مردمی بسیار ، در

حضورشبودند ، حاضران را سوگند داد : هر کس روز غدیر ، حاضر بوده

و آن چهرسول خدا ، در آن روز اعلام داشته ، شنیده است ، گواهی دهد .

 

بیش از ده تن برخاستند و یکایک شهادت دادند . عبدالرحمان یک تن از

آنان بود.


آنان چنین گواهی دادند : ما در آن روز از رسول خدا شنیدیم که فرمود:


“خدای عزوجل ولی من است و من ولی مومنانم و هر که را من ولی اویم

، علی ولی اوست ” سپس فرمود:” بار پروردگارا ! دوست بدار ، کسی که

علی را دوست می دارد و دشمن بدار ، کسی که علی را دشمن می دارد

و یاری کن ، کسی که علی را یاری می کند .”


عبدالرحمن ، در خدمت حسین ، از مکه بیرون شد و سوی کوی شهادت

رهسپار گردید و در رکاب حسین جهاد کرد و در پیش گاه او شهاددت یا فت .

شاهد بود و شهید گردید .


وی در زمره مدافعان ، در برابر حمله نخستین سپاه یزید بود . در دفاع

بکوشید و سخت پایداری و جانبازی کرد تا شهید شد .

 


آغاز زندگی این مرد بزرگ از خدا بد و انجام آن هم به سوی خدا بود .

در جوانی با رسول بود . در میانسالی با علی و حسن بود ، در پیری

با حسین علیه السلام .


با دست رسول خدا به اسلام وارد شد و با ولی خدا داخل بهشت گردید .

 

( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 391)

 


 نظر دهید »

پاسخ شبهه/ بخشش گناهان امت عامل شهادت امام حسين(ع)

18 آذر 1392 توسط مرادی


پرسش:


برخي معتقدند همان طور که حضرت مسيح کشته شد تا امتش

بخشيده شوند، امام حسين عليه السلام نيز با شهادتش بار گناه

امت پيامبر (ص) را به دوش مي گيرد و موجب بخشش آن ها مي گردد.


پاسخ:


قائلين به اين مطلب در واقع جنايت را به شکل ديگري بر حسين بن علي

عليهما السلام وارد کردند و آن اينکه “هدف حسين بن علي عليهماالسلام”

را مورد تحريف قرار دادند در حاليکه هدف حضرت، امر به معروف و نهي از منکر

بود؛ تا انسانها با اطاعت از فرامين الهي و دوري از گناه به تکامل برسند نه

اينکه ما گناه بکنيم و خيالمان راحت باشد که حسين عليه السلام کشته

شد براي آنکه بار گناه ما را به دوش بگيرد.


(کتاب حماسه حسيني …. ،مجموعه آثار استاد شهيد مطهري ج 17، ص 32)

 


 نظر دهید »

رستگاری در لحظات آخر / کوشیدندو کوشیدند تا شربت شهادت نوشیدند .

18 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

توبه در اسلام ، اعاده حیثیت از گنهکار پشیمان نزد خداست .

اعاده حیثیتی که به وسیله خود او انجام می شود و دیگران

دخالتی ندارند و این راه همیشه برای او باز است ؛ چون مکتب

الهی ، مکتب امید است ،سرچشمه مهر است و کانون رحمت.


حسین ، آیینه تمام نمای رحمت آفریدگار است . رحمت بر خلق ،

رحمت بر دوست ، رحمت بر دشمن .


حسین ، وجودش مهر بود ، گفتارش مهر بود ، رفتارش مهر بود .

از وقتی که در راه با یزیدیان روبرو شد ، کوشید که آنان را هدایت

کند و به راه راست بیاورد ؛ آن چه قدرت داشت به کاربرد ، راهنمایی

کرد ، خیرخواهی کرد .


پیش از جنگ بکوشید ، در میان جنگ بکوشد ، با گفتار بکوشید ، با رفتار

بکوشید و توانست کسانی را که شایسته رستگاری بودند ، از دوزخی

شدن برهاند و بهشتی گرداند .


آخرین دعوت حسین وقتی بود که تنها مانده بود ، وقتی بود که یارانش

همگی کشته شده بودند و دیگر کسی را نداشت . آخرین دعوتش بانگ

استغاثه بود و ندا کرد : ” آیا برای ما یاوری پیدا می شود ؟!

آیا کسی است که از حرم پیامبر دفاع کند؟!”


این ندا ، سعد و برادرش ابوالحتوف را به هوش آورد. هر دو از انصار بودند

و از عشیره خزرج ، ولی با آل محمد سروکاری نداشتند و از دشمنان

علی بودند و از خارجیان . شعارشان چنین بود : حکومت از آن خداست

و بس . گناهکار ، حق حکومت ندارد .


آیا حسین گناه کار بود و یزید گنه کار نبود .؟!


از کوفه تحت فرماندهی عمر ، به قصد پیکار با حسین و کشتن او بیرون

شدند و به کربلا رسیدند . روز شهادت که کشتار آغاز شد ، در سپاه

یزید بودند . آسیای جنگ می گردید و خون می ریخت و آن دو در سپاه

یزید بودند .


حسین ، یکه و تنها ماند و آن دو در سپاه یزید بودند ، هنگامی که

ندای حسین را شنیدند ، به هوش آمدند ؛ با خود گفتند : حسین فرزند

پیامبر ماست . روز رستاخیز ، دست ما و دامان جدش رسول خداست .

به ناگاه از یزیدیان بیرون شدند و حسینی گردیدند و در زیر سایه حسین

قرار گرفتند . پس یکباره بر یزیدیان تاختند و به جنگ پرداختند . تنی چند

را مجروح کرده و عده ای را به دوزخ فرستادند و کوشیدندو کوشیدند

تا شربت شهادت نوشیدند .

 

( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 381)

 



 نظر دهید »

شهید یک پای کربلا

16 آذر 1392 توسط مرادی

 

شهادتگاه کربلا ، گلستانی است که همه گونه گل دارد و نمونه هایی

از انواع گلهای انسانیت در آن موجود است .


شهیدان کربلا دو پا بودند ، ولی شهید یک پا ، درمیان آنان نیز وجود

داشت .

جهاد از یک پایان خواسته نشده ، ولی شهد یک پا خود ، خواستار

جهاد بودو جویای شهادت و جهاد خواستار او بود و احضارش نکرد.


شهید یک پای کربلا ،” مسلم ازدی” است که یک پای خود رادر

جنگی از دستداده بود و پیش از خود ، به بهشتش فرستاده بود ،

پایش زودتر از خودش به بهشت . خود در این جهان بوذ که پا در آن

جهان گذارید. و چه قدم بزرگی .


در قانون جهانی ،معلولان جنگ ، نباید دیگر در جنگ شرکت کنند ،

ولی مسلم، به قانون عشق پایبند بود نه قانون جنگ؛ لنگ بود و

به سوی کوی شهاددتمی دوید .


با دوستش رافع که از یک قبیله بودند ، از کوفه بیرون شد و

رهسپار کوی شهادت گردید.


آیا پیاده می رفت و لنگ لنگان گام بر می داشت ؟ یا سواره بود ؟

هر چه بود ،خود را ازدید ماموران یزید پنهان می داشت .


کوشید و کوشید و خود را به حسین رساند .


وقتی به شهادتگاه کربلارسید که تازه پیشوای شخیدان در آن

جا فرود امده بود مسلم یک پا در زمره صف مدافعان نخستین

حمله یزدیان قرار گرفت .


یک پا می جنگید و نبرد کرد تا شهید گردید.یار ا ، رافع تا ظهر زنده

بود و جان بازی کرد و نماز ظهر را با حسین به جی اورد ، پس به

میدان رفت و مبارز طلبید و به جنگ دو به دو پرداخت .

 

کوشید و کوشید ، تا جام شهادت نوشید .

 

(پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 393)

 


 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 113
  • 114
  • 115
  • ...
  • 116
  • ...
  • 117
  • 118
  • 119
  • ...
  • 120
  • ...
  • 121
  • 122
  • 123
  • ...
  • 227

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کلام نور
  • اشعار
  • دل نوشته
  • دعا
  • مناجات
  • مهدویت
    • رسانه در آخر الزمان
  • فرمایشات رهبری
  • سخنی دوستانه
  • نکاتی از نهج البلاغه
  • مباحث سیاسی
    • عکس نوشته
  • عمومی
  • چهل گام شناخت
  • سخنرانی
  • کلام وحی
  • شهدا
  • کوتاه و آموزنده
  • مباحث تفسیری
  • مناسبت روز
  • اندیشه مطهر
  • فاطمیه
  • اشعار مهدوی
  • نکته ای از یک حکایت
  • نکاتی از معراج السعاده
  • انتخابات
  • ولایت فقیه
  • چکیده مقاله
  • حجاب و عفاف
  • یادداشت ها
  • اینفو گرافی
  • نکات طلبگی
  • تربیت دل پذیر
  • شهدای گمنام
  • دانلود کتاب
  • غدیر
  • مباهله
  • ماه محرم و عاشورا
    • امام حسین (ع) و احیای امر به معروف
    • معرفی یاران وفادار امام حسین (ع)
    • پیام آوران عاشورا
  • روایت و تصویر
  • لطایف
  • توصیه هایی از علما
  • امامت
  • پیامبر رحمت
  • نماز
  • انقلاب اسلامی
  • فاطمیه
  • سخنان حضرت زهراء سلام الله علیها
  • بانوی کرامت
    • احادیث
    • سخنان علما در مورد حضرت معصومه (س)
    • کرامات حضرت معصومه (ع)
  • نقش زنان در فرهنگ سازی عاشورا
  • دانلود ترجمه نهج البلاغه
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • تقویت معنوی طلاب
  • ماه مبارک رمضان
  • امام رضا
  • پاسخ به شبهات
  • آموزش word
  • دهه فجر
  • امام علی (ع)
  • اسرار عبادات
  • معرفی کتاب
  • کلیپ
  • سبک زندگی عاشورایی
  • چکیده پایان نامه
  • مادر
  • اقتصاد مقاومتی : تولید - اشتغال
  • کارکاتور
  • یک لقمه کتاب
  • بیانیه‌ی گام دوم انقلاب

کاربران آنلاین

  • انتظار
  • صبا ملکوتی
  • صفيه گرجي
  • زفاک
  • فاطمه شبانه اراني
  • رهگذر
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
مهدویت امام زمان (عج)

اوقات شرعی

کد آمارگیر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس