• تماس  
  • خانه 

داستان غلام على بن الحسين عليهما السلام / نگهدارى يك عمل از خود عمل سخت‏تر است

21 آذر 1392 توسط مرادی

 

شخصى مى‏گويد در يك سختى و در سالى كه باران نيامده بود

و مردم دعا و استغاثه مى‏كردند و نماز استسقاء مى‏خواندند،هر

چه مى‏كردند اثرى نمى‏بخشيد.يك وقت در يك خلوتى در دامنه

كوهى غلامى را ديدم كه عبادت مى‏كند و حال عجيبى دارد و

در مناجات خودش مى‏گويد:

خدايا ما بندگان چنين هستيم،خدايا رحمت‏خودت را از ما قطع نكن،

خدايا چنين و چنان.

او هنوز مشغول عبادت بود كه ديدم اوضاع عالم عوض شد.شك

نكردم كه اثر دعاى همين يك شخص بود.دنبالش را گرفتم ببينم

اين كيست،فهميدم غلامى است.نشانى او را پيدا كردم،خانه

حضرت على بن الحسين.

پيش خودم گفتم:هر جور هست من اين را از امام مى‏خرم ولى نه

براى اينكه خادم من باشد،براى اينكه من خادم او باشم و او مخدوم

من باشد تا از فيض وجود او استفاده كنم.رفتم خدمت امام و گفتم:

من يكى از غلامهاى شما را مى‏خواهم.

فرمود:كدام يك؟تا بالاخره من او را پيدا كردم.

ناراحت‏شد،گفت:اى مرد!تو چرا مرا از اين خانه جدا مى‏كنى؟چرا مرا

از محبوب و مخدومم جدا مى‏كنى؟

گفتم:من نه تو را براى خدمتكارى خودم مى‏برم،من تو را مى‏برم براى

اينكه من تا آخر عمر خدمتگزار تو باشم و از محضر تو استفاده كنم.

من در فلان جا شاهد و حاضر بودم كه اين دعاها را مى‏كردى،شك نكردم

كه اين بارانى كه نازل شد اثر استجابت تو بود.

مى‏گويد:اين جمله را كه از من شنيد،سر به آسمان بلند كرد،گفت:

خدايا من نمى‏خواستم از اين رازى كه ميان من و توست‏شخص ديگرى

آگاه شود.(اخلاص را ببينيد!)حالا كه خلقت را به اين راز آگاه كردى،خدايا

مرا ببر.

اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد.اين را مى‏گويند اخلاص،كه

اصلا وحشت مى‏كند كه احدى از رابطه‏اى كه ميان او و خداى خودش

هست اطلاع پيدا كند.

«بين المحبين سر ليس يفشيه…»در ميان دوستان رازى است كه به اين

زوديها افشا نمى‏شود و نمى‏خواهند كه افشا بشود.و لهذا در همان حديث

هست كه‏ «الابقاء على العمل اشد من العمل‏»نگهدارى يك عمل از خود

عملسخت‏تر است،يعنى احيانا يك عملى در ابتدا از روى خلوص نيت صادر

مى‏شود ولى انسان بعدها در اثر بازگو كردن آن، عمل را از خلوص مى‏اندازد

و شرك را وارد آن مى‏كند.

 

( آشنایی با قرآن ، مرتضی مطهری ، ج 8 )


 2 نظر

از بازار مکافات بترسید(2)

21 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

…نقل می کنند موشی شخصی را مورد آزارو اذیت قرار داد بود و لباس های

زن آن شخص را ، سوراخ کرده بود ، شوهر آن زن موش را گرفت و روی آن

نفت ریخت و او را آتش زده و رها کرد و موش آن قدر دوید تا سوخت و از

بین رفت . حالا آن زن و مرد دو فرزند منافق فراری دارند و این مرد همین

طور در آتش خجالت و بی آبرویی و انگشت نمایی می سوزد و از مردم

فراری و سرگردان است .

 

گویند بچه ای در نانوایی سنگکی ، یک سنگریزه داغی را در گردن بچه

دیگریانداخت . در همان لحظه دل درد شدیدی گرفت و هر چه دکتر بردند

خوب نشد ،یک دکتر دیگری آوردند او به بچه گفت راستش را بگو چه

خوردی ؟کجا رفتی ؟چه کرده ای؟ بچه هم جریان را گفت ، رفتند و آن

بچه را پیدا کردند و راضینمودند و این یکی هم خوب شد .

 


در روایتی امام کاظم علیه السلام فرمودند : آن هنگام که حسن و

حسینعلیهم السلام کودک بودند ، در مدینه یک نفر از مخالفان بی رحم

با آن ها برخورد شدید کرد . حسین علیه السلام به او تند شد ، آن

شخص دست راستش را بلند کرد تا به حسین علیه السلام بزند ، خداوند

آن را از شانه اش خشک نمود.


او عبرت نگرفت و دست چپش را بالا بلند کرد که به حسین علیه السلام

بزند دست چپ او نیز مثل دست راستش خشک شد . او به جزع و التماس

افتاد و به حسن و حسین علیهم السلام گفت : شما را به حق پدر و

جدتان سوگند می دهم که دعا کنید که خداوند دستم را آزاد کند .


حسین علیه السلام عرض کرد ( خدایا او را آزاد کن و این حادثه را برای

او حجت و مایه ی عبرت قرار ده ) خداوند بلافاصله دعای حسین

السلام را به استجابت رسانید و دست او خوب شد ولی او عبرت نگرفت

و به همان تیره دلی خود باقی ماند .


( آداب الطلاب ، شاکر برخوردار فرید ، ص 387 )

 


 نظر دهید »

از بازار مکافات بترسید(1)

21 آذر 1392 توسط مرادی

 

از مکافات عمل غافل نشو

گندم از گندم بروید جو ز جو


آن قدر گرم است بازار مکافات عمل

دیده گر بینا بود هر روز، روز محشر است



یک روز تولد رضا شاه مصادف شد با عاشورا ، از طرف حکومت دستور

دادند در تهران ، بازار سبزه میدان را چراغانی کنند . همه کاسب ها از

فشار حکومت و با زور چراغانی کردند ، مگر یک نفر که با مکر و حیله

فرار کرد . بعد از مدتی آتش سوزی در بازار به وقوع پیوست و تمام

مغازه ها آتش گرفت و سوخت مگر مغازه همان یک نفر .

 

زمان طاغوت مامور مالیات به در مغازه سیدی آمد و طلب مالیات کرد ،

آن سید گفت : فعلا ندارم . روز بعد مامور برگشت و طلب مالیات کرد ،

باز سید گفت : ندارم . روز سوم هم همین طور شد ، آن مامور گفت:

اگر مالیات ندهی دهانت را پر از نجاست می کنم . آن مامور به خانه

رفت شب هنگام ، چون ایام گرم و فصل تابستان بود ، در پشت بام

خوابید ، نیمه شب که برای رفتن به مستراح بیدار شد ناگهان از لبه

پشت بام پایش لغزید و از بالا به پایین افتاد و با سر درون چاه توالت

افتاد و چاه های قدیم مثل چاه های امروزی نبود ، صبح خانواده اش

بیدار شدند ولی او را ندیدند پس از جستجو دیدند پاهای او از چاه بیرون

است و با سر به درون نجاست رفته و دهانش پر از نجاست شده است

و شکمش باد کرده است .

 

در زمان طاغوت دیده بودند که افسری چادر را از سر خانم یکی از متدینین

معروف کشید . چند قدم که جلو رفت ، به زمین خورد و سرش به جدل

خیابان اصابت کرد و به درک واصل شد…..

 

( آداب الطلاب ، شاکر برخوردار فرید، ص 386)

 1 نظر

شهید ترک /کیست مانند من ؟! پسر پیغمبر گونه اش را بر گونه ام می گذارد

19 آذر 1392 توسط مرادی

 

 

اسلم از ترکان بود و در خدمت حسین قرار داشت . وفاداری کرد

و از حضرتش جدا نشد تا در شهادتگاه کربلا به شهادت رسید .

حسین را دیدند که خود رابه کشته شهید رسانید ، وقتی که از

وی رمقی مانده بوذ ، و با چشم حسین را می نگریست . پیکر

اسلم را در آغوش گرفت و صورت به صورتش نهاد . شهید لبخندی

زد و گفت : کیست مانند من ؟! پسر پیغمبر گونه اش را بر گونه ام

می گذارد . سپس جان داد .


شهادتکده کربلا ، لبریزاز مهر است ، حسین مهر است ، سربازانش

همگی مهرند ،و عشاق اویند . حسین بر دشمنان مهر بود ، چنان که

بر دوستان مهر بود .


آری ! حسین فرزند ” رحمة للعالمین ” بود.


آیا پاداش چنین مردی این بود ؟! واه که بشر ، چقدر نمک به حرام است !!



( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 342)

 


 1 نظر

امر به معروف و امام حسين عليه السلام‏ /مگر نمى‏بينيد كه به حقّ عمل نمى‏شود و از باطل جلوگيرى نمى‏شود

19 آذر 1392 توسط مرادی

 

امر به معروف و نهى از منكر نشانه‏ى وجدان بيدار، سوز و تعهّد، عشق به مكتب، حضور در صحنه و عشق به مردم است.


امر به معروف و نهى از منكر سبب دلگرمى نيكوكاران، كنترل خلافكاران و حافظ حقوق مظلومان است.


جامعه‏ى بى‏تفاوت و ساكت، جامعه‏ى مرده و بدون رشد است. حضرت لوط به مردمى كه در برابر گناه ساكت بودند فرمود «أليس منكم رجل رشيد» (هود، 78) آيا يك انسان رشد يافته در ميان شما نيست؟


قرآن شرط بهترين امّت بودن را انجام امر به معروف و نهى از منكر مى‏داند؛ «كنتم خير امّة اخرجت للناس …» (آل‏عمران، 110)


آنگاه كه قهر خداوند بر خلافكاران نازل شود، خداوند ناهيان از منكر را نجات مى‏دهد. «انجينا الذين ينهون عن السوء و اخذنا الّذين ظلموا بعذاب بئيس» (اعراف، 165)


يكى از بركات نماز آن است كه انسان را از منكرات باز مى‏دارد. «انّ الصلوة تَنهى عن الفحشاء و المنكر» (عنكبوت، 45)


آمرِ به معروف در پاداش انجام معروف شريك است. (بحار، ج 97، ص 87)


ترك امر به معروف سبب سلطه‏ى اشرار مى‏شود.


امر به معروف و نهى از منكر وظيفه‏ى تمام انبيا در طول تاريخ است. «و لقد بعثنا فى كل امّة رسولًا ان اعبدوا اللَّه و اجتَنِبوا الطاغوت» (نحل، 36)


امام حسين عليه السلام درباره‏ى علّت قيام خود فرمودند: مگر نمى‏بينيد كه به حقّ عمل نمى‏شود و از باطل جلوگيرى نمى‏شود. (بحار، ج 44، ص 192) من بنا دارم (هر چند با شهادت و ريختن خونم باشد) امر به معروف و نهى از منكر كنم. «انّى اريد أن آمر بالمعروف …»


آرى، امر به معروف و نهى از منكر مراحلى دارد كه دربعضى مراحل بايد تا شهادت پيش رفت. چنانكه خون‏هاى مقدّسى در راه آن ريخته شده است. «و يقتلون الذين يأمرون بالقسط من النّاس» (آل‏عمران، 21)

 

توجيهات نابجا


بعضى براى سكوت خود توجيهاتى دارند و كلماتى را مى‏گويند از قبيل:


كار از كار گذشته است.
با يك گل بهار نمى‏شود.
ما و او را در يك قبر نمى‏گذارند.
عيسى به دين خود، موسى به دين خود.
ديگران هستند، به ما چه ربطى دارد.
در زندگى شخصى افراد دخالت ممنوع است.
نانم قطع شده و مردم از من رنجيده مى‏شوند.
خجالت مى‏كشم و با او رودرواسى دارم.


ولى قيام امام حسين عليه السلام ثابت كرد كه با يك حركتِ‏ خالصانه، مى‏توان تاريخ را متحوّل كرد و با يك گل بهار مى‏شود.


ما بايد با طاغوت‏ها مبارزه كنيم، زير پا و سُم اسب برويم ولى زير بار زور نرويم. سر به نيزه دهيم ولى در برابر ظلم سر خم نكنيم و نبايد تصوّر كنيم كه آثار امر به معروف و نهى از منكر فورى است، زيرا گاهى آثار يك كلام يا قيام و حركت، بعد از سال‏ها جلوه مى‏كند.



(قرآن و امام حسين، محسن قرائتی ، ص: 34)

 


 نظر دهید »

شهید سیاه

19 آذر 1392 توسط مرادی

 

وی چند سال در خدمت ابوذر به سر یرد . پس از ابوذر ، از سعادت

شرفیابی خدمت امام حسن مجتبی علیه السلام برخوردار گردید .

پس از شهادت آن حضرت ، خدمت امام حسین علیه السلام را برگزید

و در زیر سایه حسین بماند تا به شهادت رسید .


پیشوای شهیدان که از مدینه به مکه رفت ،"جون” در خدمتش بود .

از مکه که راهی عراق شد جون در خدمتش بود . روز شهادت نیز جون

در خدمتش بود . به حضور پیشوا شرفیاب شده اجاز خواست .


مهر حسینی به جوش آمده ، فرمود: “ای جون! نزد ما بودبی که

از بهزیستیبرخوردار شوی . اکنون خود را گرفتار مکن تو آزادی ،

به هر جا که می خواهی برو .”

رادمرد سیاه، روی پاهای حسین افتاده بوسیدن گرفت و گفت:


ای پسر رسول خدا! وقت آسایش کاسه لیس خان شما بودم ،

اکنون که در تنگی و سختی افتاده اید ، دست از شما بردارم؟؟

چنین چیزی نخواهد شد . و به سخن ادامه داده و گفت :


ای پسر پیغمبر ! رنگ من سیاه است ، بوی خوشی ندارم ، از

خاندان شریفی نیستم ، کرم کن ، بهشت را بر من ارزانی دار ،

تا رنگم سپد گردد . تا خوش بوی شوم ، تا شرافت یابم .

به خدا سوگند از شما جدا نخواهم شد ، تا خون سیاه خود را

با خون های پاک شما آمیخته سازم .


اجازه صادر شد ، جون رهسپار کوی شهادت گردید .به جنگ

پرداخت تا شهید شد .


حسین علیه السلام را دیدند که بر سر کشته شهید ایستاده

می گوید :


بار خدایا ! جون را روسپید گردان ، خوش بوی و معطر ساز و با

خوبان محشورش بدار و میان او و آل محمد ، جدایی مینداز .


روزی چند از شهادت شهیدان گذشته بود ، که عشیره بنی اسد

آمدند تا به خون خفتگان شهید را به خاک سپارند .آنان دیدند که

کشته جون بوی مشک پراکنده می کند .


 

(پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر ، ص 340)

 


 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 112
  • 113
  • 114
  • ...
  • 115
  • ...
  • 116
  • 117
  • 118
  • ...
  • 119
  • ...
  • 120
  • 121
  • 122
  • ...
  • 227

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کلام نور
  • اشعار
  • دل نوشته
  • دعا
  • مناجات
  • مهدویت
    • رسانه در آخر الزمان
  • فرمایشات رهبری
  • سخنی دوستانه
  • نکاتی از نهج البلاغه
  • مباحث سیاسی
    • عکس نوشته
  • عمومی
  • چهل گام شناخت
  • سخنرانی
  • کلام وحی
  • شهدا
  • کوتاه و آموزنده
  • مباحث تفسیری
  • مناسبت روز
  • اندیشه مطهر
  • فاطمیه
  • اشعار مهدوی
  • نکته ای از یک حکایت
  • نکاتی از معراج السعاده
  • انتخابات
  • ولایت فقیه
  • چکیده مقاله
  • حجاب و عفاف
  • یادداشت ها
  • اینفو گرافی
  • نکات طلبگی
  • تربیت دل پذیر
  • شهدای گمنام
  • دانلود کتاب
  • غدیر
  • مباهله
  • ماه محرم و عاشورا
    • امام حسین (ع) و احیای امر به معروف
    • معرفی یاران وفادار امام حسین (ع)
    • پیام آوران عاشورا
  • روایت و تصویر
  • لطایف
  • توصیه هایی از علما
  • امامت
  • پیامبر رحمت
  • نماز
  • انقلاب اسلامی
  • فاطمیه
  • سخنان حضرت زهراء سلام الله علیها
  • بانوی کرامت
    • احادیث
    • سخنان علما در مورد حضرت معصومه (س)
    • کرامات حضرت معصومه (ع)
  • نقش زنان در فرهنگ سازی عاشورا
  • دانلود ترجمه نهج البلاغه
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • تقویت معنوی طلاب
  • ماه مبارک رمضان
  • امام رضا
  • پاسخ به شبهات
  • آموزش word
  • دهه فجر
  • امام علی (ع)
  • اسرار عبادات
  • معرفی کتاب
  • کلیپ
  • سبک زندگی عاشورایی
  • چکیده پایان نامه
  • مادر
  • اقتصاد مقاومتی : تولید - اشتغال
  • کارکاتور
  • یک لقمه کتاب
  • بیانیه‌ی گام دوم انقلاب

کاربران آنلاین

  • نویسنده محمدی
  • avije danesh
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
مهدویت امام زمان (عج)

اوقات شرعی

کد آمارگیر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس