قندی که امام خمینی (ره) بر آن دعا خواند
حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان می گوید :
یکی از افراد بسیار خوب که در جبهه مجروح و ترکش به
سرش اصابت کرده بود و پزشکان به او جواب رد داده بودند
و از بهبودی او مأیوس بود، توسط یکی از دوستانش در
هلال احمر چند حبه قند برایم فرستاد و خواهش کرد که
خدمت امام ببرم و امام قند ها را تبرک نمایند و به آن ها
دعا بخوانند و برای سلامتی وی دعا کنند.
من چون اصرار او را دیدم ، قند ها را خدمت امام بردم
و مطلب را به عرض رساندم ،امام هم قندها را تبرک
نموده و به آن ها دعا خواندند و برای سلامتی او دعا
کردند ، پس از آن دوستش آمد و قند ها را برد و چند
روز بعد تلفن زد و ذوق زده و گریان ، تشکر کرد و مژده
داد که ایشان از خطر نجات یافته و پزشکان از بهبودی
او مبهوت شده اند.
بعد از مدتی آن برادری که در جبهه ترکش به سرش
خورده بود برایم نقل کرد : که فلان پزشک متخصص
معروف که در جریان معالجه من بود و به طور قطع از
بهبودیم اظهار یأس کرده بود ، بعد ار این ماجرا با
صراحت به من گفت : ما دکترها به معجزه اعتقاد
نداریم ، ولی وقتی که شما را می بینم که بعد از آن
وضعیت ، ناگهان همه چیز عوض شد و بعد از چند روز
روی پای خود راه می روید ، ناچار می شویم که به
معجزه اعتقاد پیدا کنیم .
( آداب طلبگی ، شاکر برخوردار فرید ، ص 272)