تربیت دینداری است نه شنیداری ، تربیت کرداری است نه گفتاری .
وقتی بچه بودیم نخی را به جلوی گاری یا ماشین کوچک
اسباب بازی خود می بستیم ، نخ آن را می کشیدیم و
اسباب بازی پشت سر ما حرکت می کرد . اگر بالای تپه ای
می رفتیم از ما پیروی می کرد و اگر به گودالی می رفتیم
ماشین کوچک اسباب بازی به فرورفتگی هدایت می شد .
اگر می پیچیدیم ، آن نیز می پیچید . اگر می ایستادیم ،
آن نیز می ایستاد اگر حرکت می کردیم ، حرکت می کرد .
اگر تند می رفتیم تند و اگر آرام می رفتیم آرام به دنبال ما
می آمد . ولی اگر می خواستیم نخ را از پشت به ماشین
اسباب بازیمان ببندیم و آن نخ را هل دهیم ، نخ جمع می شد
و حرکت صورت نمی گرفت و اتفاق مبارکی نمی افتاد.
***
تربیت مثل نخ است . سهم بزرگی از تربیت از طریق دیداری
و چشم فرزندانمان صورت می گیرد . از طریق رفتار و کردار ما
والدین ، تربیت در وجود بچه هایمان نقش می بندد . اگر فقط
بخواهیم با دستورات کلیشه ای و تقلیدی و با بکن نکن های
روزمره ، با گفتن ها ، با نصیحت کردن ها ، با ترساندن ، با
پرخاشگری ، با بی احترامی ، با وعظ و خطابه ، با انتقاد ، با
سلطه جویی ، با اعتماد نکردن ، با دخالت های متمادی ، با
محبت های افراطی و تفریطی ، با تربیت های عاریه ای ، با
تربیت های گلخانه ای ، با تربیت های تحمیلی و … فرزندان
خود را تربیت کنیم ، آن ها را مچاله می کنیم ، آن ها را جمع
می کنیم ، سردرگم می کنیم و از زندگی طبیعی و حقیقی
می اندازیم . مسئولیت ما والدین این است که برای فرزندانمان
الگوی مناسبی باشیم و از جلو حرکت کنیم . چشم بچه ها به
کردار و رفتار ماست . پدر ، مادر ما باید اول خود تربیت شویم !
این نیست که چون ما بزرگتریم ، صدایمان بلندتر است ، قدرت
تنبیه داریم ، فقط باید دستور دهیم و بگوییم و آن ها اجرا کنند .
آن گاه ما انسان تربیت نکرده ایم . حاصل تربیت ما یک آدم لجباز ،
خطاکار ، آب زیر کاه ، بدجنس و موذی خوهد بود .
این نکته را باید به خوبی در نظر داشته باشیم که سر و کله
فرزندان ما پر از چشم و دوربین های ظریف و دقیق است و مرتب
به صورت شبانه روزی این دوربین ها روشن ایت و در حال
نقش گیری و شکل گیری است . تربیت دینداری است نه
شنیداری ، تربیت کرداری است نه گفتاری . بیایید تصمیم
بگیریم از این پس بیشتر مواظب رفتارهای به ظاهر بی اهمیت
خود باشیم و با فرزندان ، آن طور رفتار کنیم که دلمان
می خواهد آن ها با ما رفتار کنند.
والدین محترم بیایید در مسیر تربیت فرزندان :
ارزش ها، معیارها و آرمان ها و آرزوهایمان را مشخص
کنیم . چه می خواهیم تربیت کنیم ؟
انسان ، طوطی ، عاقل ، پیرو ، درس خوان ، کنجکاو ،
خلاق یا خدای ناکرده دزد.
الگوی شایسته برای فرزندانمان باشیم .
فضایی سرشار از صمیمیت و محبت در خانه برقرار سازیم
تا فرزندانمان به دور از هر گونه تندی و فشار ، ارزش های
ما را بپذیرند . انتقادها و سرزنش ها را محدود کنیم .
اعتقادها ، ارزش ها و باورهای مهم زندگی را برای
فرزندانمان تشریح کنیم .
نسبت به اجرای قوانین و مقررات خود پای بند باشیم .
استثنا قائل نشویم و در همه حال از او بخواهیم ارزش ها
و اعتقادات را مهم بداند .
و به یاد داشته باشیم که دوربین های ضبط و ثبت آنان
دائما روشن است .
(تربیت دلپذیر ، دل تربیت پذیر ، محمد حسن رادمنش و افسر خلیلی ، ص 30 )