دو دانه در هوای مساعد بهاری روی زمین افتادند .
دانه اولی گفت : دلم می خواهر پاهایم را به زمین فرو برم .
روی پای خود بایستم . ببینم در تاریکی زمین چه خبر است .
ریشه هایم را در این تاریکی پایین ببرم ، رشد کنم ،
ساقه هایم از زمین سر برآورد ، برگ در آورم ، گل بدهم
و برای خودم کسی شوم و کودکی به نزدم بیاید . از دیدن
من لذت ببرد و از من چیزی بیاموزد.
دانه دومی گفت : نه نه ، من خیلی می ترسم ، من قدرت
این ریسک را ندارم ، شاید در آن تاریکی کرمی باشد که پایم
را گاز بگیرد و ریشه ام را بخورد . شاید ریشه ام به سنگی
برخورد کند و دردش آرامش را از من بگیرد . من می ترسم
اگر سرم را از خاک در آورم ، کودکی پایش را روی من بگذارد
و مرا له کند یا شاید حیوانی مرا بخورد . یا شاید تا بخواهیم
جان بگیریم و بزرگ شوم کسی مرا از خاک بیرون بکشد .
دانه اول کار خود را شروع کرد و به رشد خود ادامه داد .
اما دانه دوم در همین فکرها غرق بود که یک مرغ خانگی او را
نوک زد و به زندگی اش برای همیشه پایان داد !!!!
***
از وظایف بزرگ و اساسی والدین ، ایحاد اعتماد به نفس در
فرزندان است . بچه های بزرگ و قوی از والدین بزرگ الگو
گرفته اند و جرأت پیشروی پبدا کرده اند . وظیفه یک پدر و مادر
دانا و متعهد این است که به فزرندان خود بال پرواز بدهد . به
آن ها یاد بدهد قبل از آن که زنده بمانند ، باید زندگی کنند و
زندگی بدون اعتماد به نفس معنا ندارد چون افراد بی جرأت
به سادگی در اختیار مرغان گرسنه جامعه قرار می کیرد ،
طعمه دیگران می شوند و در دام می افتند و از زندگی ساقط
می شوند.
والدین گرامی ، ما وظیفه داریم برای اعتماد به نفس در
فرزندانمان کارهای زیر را انجام دهیم :
به فرزندانمان توجه کنیم و دلگرم بودن را به آنان آموزش دهیم .
خوشرو باشیم .
کلامشان را قطع نکنیم .
به درخواست آن ها توجه کنیم و برایشان ارزش قائل شویم .
اشتباهات آن ها را نادیده بگیریم و آن ها را سرزنش نکنیم .
در مقابل کله شقی های آن ها توجه کنیم و از آن ها تقدیر
کنیم .
نگذاریم احساس گناه کنند ، کاری نکنیم که دستخوش
خشم و عصبانیت شوند .
با احترام و مؤدب باشیم
بسیار صبور باشیم و آن ها را دستخوش ترس نکنیم .
هدف های واقعی و شدنی را برایشان در پیش بگیریم .
مراقب سلامت جسمانی و روانی آن ها باشیم .
خوب و بادقت به حرف هایشان گوش دهیم .
با آن ها چنان رفتار کنیم که با بهترین دوستان خود رفتار
می کنیم .
آن ها را با هیچ کس مقایسه نکنیم .
به جای خورده گیری از نقاط ضعف آن ها به نقاط قوتشان
توجه کنیم .
مسئولیت های کوچک را به آن ها بسپاریم .
بگذاریم شکست را تجربه کنند
و آن گاه منتظر فرزندانی موفق و سربلند باشیم .
(تربیت دلپذیر ، دل تربیت پذیر ، محمد حسن رادمنش و افسر خلیلی ، ص 34 )