نکته ای از معراج السعاده / کوتاهی و مسامحه کردن در امر به معروف و نهی از منکر(2)
…. از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده است که فرمود : « همانا کسانی که پیش از شما به هلاکت رسیدند ، بذان واسطه بود مه مرتکب معاصی شدند . و علمای ایشان آن ها را نهی نکردند ، چون معصیت ایشان به طول انجامید عقوبت الهی بر ایشان نازل گردید .»
و فرمود که : « امر به معروف و نهی از منکر، دو مخلوق از خلق های خدا هستند ، پس هر که آن ها را یاری کند ، خدا او را عزیز می نماید ، و هر که آن ها را ذلیل کند ، خدا او را ذلیل می نماید »
و نیز از سخنان آن حضرت است که : « هر که انکار منکر را به دل و دست و زبان ترک کند او مرده ای است در میان زنده گان »
و فرمود که:« رسول خدا ما را امر کرد که اهل معاصی را با روی های در هم کشیده ملاقات کنیم .»
از حضرت امام باقر علیه السلام روایت شده :« خداوند عالم به شعیب نبی وحی فرستاد که : من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد : چهل هزار نفراز بَدان و شصت هزار نفر از نیکان . عرض کرد : پرو دگارا ! نیکان را چرا ؟ خطاب رسید : به جهت آن که با اهل معصیت مماشات و سهل انگاری کردند و به غضب من غضبناک نگشتند .»
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که : « پاکیزه نگردید طایفه ای که از اقویای ایشان ، حق ضعفایشان گرفته نشد .»
از آن حضرت روایت شده :« خدای متعال دو ملک را به شهری فرستاد که آن را با اهلش سرنگون سازند . چون به آن جا رسیدند مرد ی را دیدند که خدا را می خواند و تضرع و زاری می نماید . یکی از آن ها گفت : این مرد را نمی بینی ؟ گفت: چرا . ولی آن چه را خدا فرموده به جا می آوریم . دیگری گفت : من کاری نمی کنم ، تا به پروردگار رجوع نمایم و از او سئوال کنم . پس بازگشت و عرض کرد : پروردگارا ! چون به این شهر رسیدیم ، فلان بنده تو را دیدیم که تو را می خواند و تضرع می کند . خدای متعال فرمود : امری که کردم به جا آوردید ! همانا آن مرد کسی است که هرگز در غیظ به جهت امر من متغیر نشده – یعنی در معاصی به غضب نیامده »
روزی آن حضرت به طایفه ای از افراد خود فرمود : « بر من لازم است که بی گناهان شما را به گناهکاران مؤاخذه نمایم . و چه گونه لازم نباشد ، و حال این که از یکی از شما عمل قبیحی به شما می رسد و بر او انکار نمی کنید و از وی دوری نمی نمایید و به او اذیت نمی رسانید تا آن را ترک نماید »
و فرمود که : « البته گناهان نادانان شما را بر علما و دانایان شما بار خواهم کرد . چه چیز شما را باز می دارد که چون از یکی از شما معصیتی به شما برسد نزد او بیایید و او را سرزنش کنید و پند و نصیحت نمایید ؟ شخصی عرض کرد : نمی پذیرند . فرمود : از ایشان دوری کنید و از نشستن با آن ها اجتناب ورزید .»
اخبار بسیاری در منع از حاضر شدن مجالس معصیت وارد شده ، در صورتی که نهی از آن و دفعش مقدور و ممکن نباشد و رسیده است که : « اگر کسی در مجلس معصیت حاضر شود ، لعنت بر او نازل می شود .»
بنابراین داخل شدن در خانه های ظلمه و فسّاق هنگامی که مشغول ظلمی یا فسقی باشند ، جایز نیست ، همچنین حاضر شدن در مجامعی که در آن ها معصیتی واقع می شود و آدمی قدرت بر دفع آن ندارد؛ زیرا ملاحظه معاصی بدون ضرورت جایز نیست و عذر این که من قدرت بر دفع آن ندارم ، مسموع نمی باشد .
به این جهت که جمعی از پیشینیان ، عزلت اختیار کرده و از مردم کناره گرفتند .
اگر در جهان از جهان رسته یی ست
در از خلق بر خویشتن بسته یی ست
سبب عزلت ایشان این بود که مبادا در بازار و راه و مجامع و عیدگاه ، ملاحظه ی عصیان پروردگار را ملاحظه نمایند و از دفع آن عاجز باشند …