تعدادی از آيات نازله در شأن على (ع)
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ؛(سوره بقره، آيه 274). يعنى جمعى كه انفاق مىكنند مال خود را در شب و روز و پنهان و آشكارا اجر ايشان پيش خداى تعالى است و خوف و ترسى نيست برايشان و حزين و دلگير نيستند ايشان.
و روايات قريب به تواتر رسيده است به اينكه مراد به اين آيه، امير المؤمنين عليه السّلام است «2» و نيست خلافى در اينكه آن حضرت از سعى دست مبارك خود آزاد كرده است جماعتى را كه از بسيارى نمىتوان شمرد، وقف كرده است زمينهاى بسيار را كه آنها «موات» بوده است آن حضرت احياء كرده است.
پس جمع شده است اين صفات در آن حضرت بعد از آن خداى عز و جل فرموده است:
وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ(سوره بقره، آيه 177)
؛ يعنى نماز كرده است و زكات داده.
و اين نيز اشاره به آن حضرت است به دليل قول وى:
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ(سوره مائده، آيه 55.)
؛ يعنى به درستى كه ولى شما خداست و رسول وى و جمعى كه ايمان آوردند و نماز مىكنند و زكات مىدهند و حال آنكه در ركوعاند.
و اتفاق كردهاند اهل نقل بر اينكه آن حضرت بود كه زكات داد در حال ركوع در نماز. (و آن چنان است كه آن حضرت در نماز بود و چون به ركوع رفت سائلى آمد و سؤال كرد آن حضرت دست مباركش را حركت داد و انگشترى كه داشت انداخت و آن سائل برداشت پس اين آيه نازل شد.
پس اين وصف مطابق است با وصفى كه در آيه سابق بود و مشارك است در معنى پس مراد به آن نيز آن حضرت است. بعد از آن خداى تعالى فرموده است:
وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا(سوره بقره، آيه 177.)؛ يعنى و جمعى كه وفا مىكنند به عهد خود.
نيست احدى از صحابه مگر اينكه شكسته عهدش را در ظاهر، يا اينكه در باب وى اين مذكور شد خواه راست و خواه دروغ غير از امير المؤمنين عليه السّلام، از براى آنكه ممكن نيست مر احدى را گمان كند كه آن حضرت شكست آنچه را عهد كرده با رسول صلّى اللَّه عليه و آله از نصرت و مواسات و مهربانى؛ پس مخصوص شد اين وصف نيز به آن حضرت.
بعد از آن فرموده است:
وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ(سوره بقره، آيه 177).؛ يعنى و صابرين در فقر و كوفت و جهاد. و يافت نمىشود احدى كه صبر كرده باشد با رسول صلّى اللَّه عليه و آله نزد شدايد غير از آن حضرت. زيرا او به اتفاق دوست و دشمن پشت مگردانيد از جنگ هرگز و نگريخته از هيچ كس از امثال خود در شجاعت و نترسيده در جنگ از هيچ كس و از دشمن. پس چون كامل كرده است آن حضرت جميع اين صفات را.
فرمود خداى تعالى:
أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا …(سوره بقره، آيه 177).«2» آن كس كه مأموريد شما به اتباع او از جمله «صادقين» آن كسى است كه جمع شده باشد در او جميع اين صفات و او امير المؤمنين عليه السّلام است. و به درستى كه تعبير كرده است خداى تعالى از آن حضرت به «صيغه جمع» براى تعظيم و تشريف وى؛ زيرا عرب اطلاق مىكند لفظ جمع را بر واحد هر گاه اراده كند كه دلالت كند اين بر نباهت و شرافت و علوّ قدر و شرف رتبه آن شخص و اگر چه گاه استعمال مىكند اين را در جايى كه اراده تعظيم ندارد هر گاه خطاب متوجه يك شخص باشد ليكن حكم شامل غير او نيز باشد.
پس اگر بگوئيم كه مراد به لفظ جمع امير المؤمنين عليه السّلام است صحيح خواهد بود؛ زيرا او اگر چه مخصوص است به ذكر ليكن حكم جارى است در ائمه عليهم السّلام بعد از وى چنان كه ذكر كرديم و اين ظاهر است.
و الحمد للَّه تعالى و نسأله توفيقا به نصل به الى الرشاد برحمته.
(دفاع از تشيع ،ترجمه الفصول المختارة للمفيد، ص281)