شب اول ربیع الاول / امير المؤمنين عليه السّلام در ليلة المبيت
يكى از مقامات بزرگ على عليه السّلام فداكارى و جانبازى
آنجناب در ليلة المبيت است كه حاضر شد خون خود را در
راهپيغمبر بريزد، ابن عباس گويد هنگامى كه حضرت رسول
بهطرف غار حركت كردند على بن ابى طالب را در برد خود
پيچانيد و امركرد تا در بسترش بخوابد در اين هنگام قريش
رسيدند و اراده داشتند پيغمبر را از بين ببرند گروه قرشيان
به خيال اين كه پيغمبر در بستر قرار دارد به طرف على حمله
آوردند امير المؤمنين فرياد زدند و آنها را مورد اعتراض قرار
دادند كفار قريش چون ديدند على در بستر خوابيده است به
اشتباه خود متوجه شدند.
ابو رافع گويد: هنگامى كه حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله
در غار بودند على عليه السّلام وسائل زندگى آن جناب را فراهم
مي كرد و براى او نان و آب مي برد و سپس وسائل مسافرت
پيغمبر را مهيا نمود و به طرف مدينه مهاجرت كرد.
گويند پيغمبر امير المؤمنين را در مكه به جاى خود گذاشتند تا
ديون حضرت رسول را بپردازد و امانات مردم را كه در نزد پيغمبر
بوده به صاحبانش برگرداند، و اهل بيتش را با خود به مدينه
بياورد.
علي عليه السّلام نيز طبق وصاياى او عمل كرد پيغمبر به على
فرمودند: تا وقتى كه در بسترم باشى قريش به خيال اين كه
من در آنجا خوابيدهام مرا از نظر دور نخواهند داشت على
عليه السّلام در جاى پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله خوابيدند
كفار قريش ديدند مردى در جاى پيغمبر خوابيده و آنان با خود
مي گفتند اينك محمد است كه در بسترش آرميده خداوند به
اين وسيله پيغمبرش را از گزند دشمنان نگهدارى فرمود و آن
جناب با كمال آسايش و اطمينان به سوى يثرب مهاجرت كرد.
امير المؤمنين نيز پس از چند روز به سوى مدينه حركت كرد و
آن مسافت بعيده را با پاى پياده طى فرمود و در مدينه خدمت
حضرت رسول رسيد در حالى كه پاهايش ورم كرده بود هنگامى
كه چشم پيغمبر بر آن جناب افتاد گريه كرد و بر وى ترحم
فرمودو از شدت تعب و سختي هائى كه بر او وارد شده بود
فوق العاده متأثر گرديد و با دست مباركش پاهاى خونآلود او
را مسح مي كرد.
(زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام، متن، ص: 275)