راهی برای حل گرفتاری های زندگی
یک کسی به پیغمبر گفت: گرفتار هستم. فرمود: یک چیزی به کسی بده. گفت: ندارم، فرمود: کم بده. همان مشکلت را حل میکند. حالا زندهها هم فقط به ما حق ندارند. گذشتگان هم به ما حق دارند. پدران و مادران ما، اقوام ما، دایی و عمه و خاله به گردن ما حق دارند. بالاخره یک سلام ما را جواب دادند. یک قربان صدقهی ما رفتند، همین حق ایجاد میکند. اولاً اگر بتوانیم نزدیک شب عید سر قبرشان برویم. امام باقر میفرماید: وقتی شما سر قبر آنها بروی، خداوند روح آنها را کنار قبر میآورد. بدن در خاک پوسیده است. آن روح حس میکند شما آمدید. پسرش آمده، دخترش آمده، شوهرش آمده، خانمش آمده، دعا میکنند. یکی اینکه سر قبرشان برویم و یکی هم اینکه کمکهایی که میکنیم به نیت آنها بکنیم.
این کمک کردن به دیگران مخصوصاً نزدیک عید اخلاق خداست، خدا نان رسان است و نان نگهدار نیست. یعنی خدا راه نان رسانیاش را باز گذاشته است. «یا دائم الفضل علی البریه» بریه یعنی موجود زنده، یا «دائم الفضل» یعنی ای کسی که توقفی در رساندن احسان تو نیست. دائمی است! شما وقتی به اقوامتان برسید، اگر اضافه داشتید به دیگران هم برسید، چه کار کردید؟ اخلاق خدا را به کار گرفتید. تو که هم اخلاق خدا شدی، رفیق جون جونی خدا شدی، خدا روز قیامت گوش تو را میکشد. خدا با رفیقهای جون جونی تلخ عمل میکند؟ یک راهی را برای رحمت خدا در دنیا برای خودت باز کردی. یک راهی هم برای رحمت خدا در آخرت به روی خودت باز کردی. مهربان باشیم. یکی باشیم. از کلمهی من بیاییم بیرون و بگوییم: ما! نه فقط خانه من، زن و بچه من، پول من، ما! ما شویم و از من در بیاییم. من و قوم و خویشانم، من و مردم، فقط خودمان را نبینیم.
حاج آقای انصاریان 95/12/26
منبع : سایت سمت خدا