به مناسبت سالروز درگذشت حضرت ام البنین سلام الله علیها
زنان نيز مثل مردان مي توانند به معنويت کامل و والا برسند. زنان در تاريخ نقش بسزايي ايفاء نموده اند و يکي از زناني که در تاريخ اسلام، چهره درخشاني ازخود بجا نهاده و نماد ايثار و فداکاري و عشق به اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بوده است، ام البنين ـ سلام الله عليها ـ مي باشد.
ام البنين يعني مادر فرزندان (پسران) کنيه ي زنان عرب است او زني بود که فرزنداني تربيت کرد در خانه ي علي که در تاريخ ماندگار شدند و براي بشريت در وفاداري، ادب، شجاعت، سخاوت و ايمان الگو هستند؛ ام البنين، مادر يگانه سقاي تاريخ است که عباس نام دارد، عباس که نامش دل عارفان را صفا مي بخشد و خاطر مومنان را از آن جهت که در کربلا و در پيشگاه برادر بزرگش ايثار نمود، آکنده از عشق به خدا مي کند.
نام اصلي اين بانو، فاطمه مي باشد که بعد ها به «ام البنين» شهرت يافت.[1] ايشان دختر حزام بن خالد بن ربيعه بن عامر (و حبل) بن کلاب بن ربيعه بن عامر بن صعصعه ميباشد. نام مادرش ثمامه (ليلي) دختر سهيل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب است.[2] عمويش «لبيد» از شاعران بزرگ و قديمي که صد و چهل سال و بلکه بيشتر عمر نموده است. او دوران ظهور اسلام را درک و مسلمان شده و جزء مهاجرين است که در خلافت عمر به کوفه آمد. تا ا ين که در دوران معاويه وفات کرد. او از شعرای دوران جاهليت و صاحب معلقات و قصايدي مي باشد.[3]
ام البنين از قبيله کلابيه و آباء و اجدادش از پهلوانان عرب به شمار مي روند که در جنگ هاي اعراب با ايران ذکر آن ها به جای مانده است.[4]
از دوران کودکي و نوجواني او اطلاعي نداريم ولي نام او موقع ازدواج با علي ـ عليه السلام ـ در منابع زيادي موجود است. بعد از رحلت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ در يازدهم هجري قمري، حضرت علي ـ عليه السلام ـ به عقيل برادرش که نسب شناس بوده فرمودند زني از خاندان هاي پهلوان عرب پيدا کن که از او فرزندي شجاع، دلاور و جنگجو برايم متولد شود. عقيل نيز ام البنين را معرفي و گفت که در عرب شجاع تر از پدران وي سراغ ندارم. و حضرت نيز با او ازدواج نمود.[5]
بعد از شهادت امام علي ـ عليه السلام ـ و امامت امام حسن ـ عليه السلام ـ ، شاهد حضور ابا عبدالله و ياران باوفايش از جمله چهار فرزند ام البنين که ما حصل زندگي ايشان با حضرت علي ـ عليه السلام ـ بود، در صحنه کربلا هستيم.
عباس (ابوالفضل) ـ عليه السلام ـ ، عبدالله، جعفر و عثمان، چهار فرزند دلاور ايشان در صحنه کربلا حاضر بودند که همگي در رکاب حضرت سيد الشهداء شهيد گشتند.[6]
بعد از حادثه کربلا و خبر شهادت چهار فرزندش همچو کوهي استوار و شکيبا، از خود ضعف نشان نداد. بلکه گفت: «اينها همه فداي حسين ـ عليه السلام ـ باد». اين امر حکايت از ایمان و اعتقاد کامل او به ولایت و امامت دارد. علاوه بر آن از جمله مقامات و منزلتي که براي آن حضرت ثبت نموده اند اين است که، حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ بعد از ورود به مدينه به ديدارش رفته و شهادت فرزندانش را تعزيت و تسليت گفتند.[7]
از جمله کارهاي ایشان که موجب تحسين همگان است؛ رفتار آن بانو با حسنین ـ عليهما السلام ـ است به طوری که به هنگام ازدواج با امیرالمومنین علیه السلام، حسنین علیهماالسلام بیمار بودند که ام البنین سلام الله علیها از سر لطف و مهرباني با آن ها رفتار نموده و همچون پسران خويش از آن ها مراقبت و نگهداري کرد.[8]
رحلت اين بانوي اسلام را در سال 70 هجري قمري نوشته اند.[9]
او را زني اديب و شاعري فصيح و اهل فضل و دانش دانسته اند. چنان که از او قصايد و مرثيه هايي در مورد چهار فرزندش که در کربلا شهيد شدند به جای مانده است. نقل است ايشان بعد ازحادثه کربلا، به قبرستان بقيع رفته و چنان ناله و گريه سر مي داد که حتي مروان بن حکم (والي مدينه) براي شنيدن مرثيه او مي آمد و گوش فرا مي داد.
اشعار نغزي در مورد حادثه کربلا و چهار فرزند رشيد خويش دارد:
«ديگر مرا ام البنين (مادر چهار پسر؛ عباس، عبدالله، جعفر و عثمان) نخوانيد و مادر شيران شکاري ندانيد. مرا فرزنداني بود که به سبب آن ها مرا ام البنين مي گفتند و اکنون صبح کردم که ديگر براي من فرزندي نيست…»
در رثاء عباس ـ فرزند ارشدش ـ مي گويد: «اي آن که عباس را ديدي، در حالي که بر گروه ضعيفان حمله مي کرد، و دنبال او از فرزندان حيدر علي ـ عليه السلام ـ جنگاوراني بودند، که هر يک داراي يال و کوپالي بودند…»[10]
بنابر اين، ام البنين ـ عليها السلام ـ دختر حزام و مادرش سهيل و از قبيله بني کلاب مي باشد. از دوران کودکي و جواني وي اطلاع دقيقي موجود نيست و ايشان با امير المومنين ـ عليه السلام ـ ازدواج و ما حصل آن چهار فرزند به نامهاي عباس، عبدالله، جعفر و عثمان مي باشد که همگي در رکاب امام حسين ـ عليه السلام ـ شهيد شدند.
براي مطالعه بيشتر به کتب ذيل مراجعه کنيد:
1. فرهنگ عاشورا از جواد محدثي.
2. رياحين الشريعه از ذبيح الله محلاتي.
پی نوشت ها:
[1]. نعمان بن محمد تميمي مغربي، شرح الاخبار، ج3، نشر اسلامي، قم، ص 182.
[2]. ابو الفرج اصفهاني، مقاتل الطالبين، چاپ دوم، دار الکتاب، قم، ص 53.
[3]. علي نمازي، مستدرک السفينه البحار، ج9، چاپ 1419 ق، نشر اسلامي، قم، ص 217.
[4]. عبدالرزاق موسوي مقدم، العباس،ص 130.
[5].سيد مصطفي حسيني دشتي، معارف و معاريف، ج1، چاپ اول 1385، تهران، آرايه، 1385، ص 869.
[6]. شيخ مفيد (ره)، الارشاد، ج1، دار المفيد، ص 254.
[7]. زير نظر محمد کاظم موسوي بجنوردي، دائره المعارف بزرگ اسلامي، ج1، چاپ اول، تهران 1380، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامي، ص 186.
[8]. العباس، همان.
[9]. زهره يزدان پناه، زنان عاشورايي، چاپ اول، تهران، هلال، 1383، ص 151.
[10]. محسن امين، اعيان الشيعه، ج8، بيروت، دار التعارف للمبطوعات، 1403 ق، ص 389.
منبع : اندیشه قم