ای شهیدان بزرگوار ! ما را حلال کنید
“من این خاک ها را برای سوغات می خواهم به آلمان ببرم و بگویم که این
خاک دلاورمردان ایرانی است!:
این جمله ی یک زن گردشگر آلمانیست که در پاسخ به کسانی که از او
می پرسند چرا خاک قبر شهید را برمی داری می گوید .
قبری که هنوز جنازه ای در آن دفن نشده بود ولی این زن با تمام وجود
حضور شهدا را حس کرده بود.
بوی شهدا در شهر پیچیده ست . تشییع دیروز این واقعیت را نشان داد .
منم دلم پر می کشه تا بر سر قبر شهدا بروم . می دونم چه لذتی داره .
این لذت را سال گذشته که یه شهید مهمون مدرسه علمیه ما شد حس
کردم .هنوز همه مثل روز اول سر قبر این برادر بزرگترمون میریم . بعضی ها
خودشون رو موظف کردند که قبل از ورود به کلاس تجدید پیمانی با برادرمون
کنن . خیلی از مشکلاتمون به دست این شهید بزرگوار حل شده . وقتی
چند روزی از مدرسه علمیه دور باشیم دلمون برای بوی شهیدمون تنگ میشه .
حالا 8 شهید دیگه در کنارمون هستن . معلوم نیست هر کدام در کجای ایران
متولد شدن ولی خوشحالیم که مدفنشون کنار ماست .
مادر شهید ! اگه شما نیستید مادرهای یزدی برای پسرهاتون مادری خواهند کرد
پدر شهید ! اگه شما ها نیستید دیروز پدرهای یزدی در تشییع فرزندانتون با اشک اومدن
برادر شهید ! اگه شما ها نبودید جوان های یزدی این چند روز برای برادرهاشون شب
تا صبح ، صبح تا شب بیدار موندند واز کنار تابوت برادرانشان دور نشدند .
خواهر شهید ! اگر شما ها نبودید دختران یزدی با تمام وجود برای برادرهاشون گریستند
و ناله کردند .
ای شهیدان بزرگوار ! اگه زنان و مردان و خواهران و برادرهای شما در حقتان کوتاهی کردند
به بزرگواری خود ما را حلال کنید ، برای ما دعا کنید تا در حق شما ها کوتاهی نکنیم.