حکایت تلخ دورهمی های امروزی!
فقر یعنی :
در کنار هم باشیم اما ارزش با هم بودن رو درک نکنیم…
حکایت تلخ دورهمی های امروزی!…
فقر یعنی :
در کنار هم باشیم اما ارزش با هم بودن رو درک نکنیم…
حکایت تلخ دورهمی های امروزی!…
شخصی باهيجان و اضطراب ، به حضور امام صادق
(ع ) آمد و گفت :
” درباره من دعايی بفرماييد تا خداوند به من وسعت
رزقی بدهد ، كه خيلی فقير و تنگدستم ”
امام : ” هرگز دعا نمی كنم ” .
- ” چرا دعا نمی كنيد ؟ ! ”
” برای اينكه خداوند راهی برای اين كار معين كرده است
، خداوند امر كرده كه روزی را پی جويی كنيد ، و طلب
نماييد . اما تو می خواهی در خانه خود بنشينی ، و
با دعا روزی را به خانه خود بكشانی ! “
منبع :داستان راستان ، مرتضی مطهری
آيا جمله «لا اكراه فى الدين» دليل آزادى و اختيار
انسان در عمل نيست؟
قرآنى كه به كفّار مى گويد: «هاتوا برهانكم» ( انبياء، 24)
طرفدار برهان است نه اجبار.
جمله ى «لااكراه فى الدين» ( بقره، 256) بيانگر آن است
كه ايمان قلبى با اجبار حاصل نمى شود؛ بلكه با برهان
و حكمت و موعظه و اخلاق و ديدن نتيجه كار، چنين
ايمانى پيدا مى شود؛ البته اين بدان معنا نيست كه
هركس در عمل بتواند هر منكرى را انجام دهد و بگويد
من آزادم؛ زيرا در اسلام، نهى از منكر، جهاد، تعزيرات،
حدود، ديات و قصاص براى برخورد با قانون شكنان و
زشت سيرتان وجود دارد.
اگر رفتار زشت برخى از افراد سبب اذيت و آزار ديگران
شد، مى توان از قدرت و زور استفاده كرد؛ زور، خوب
است؛ امّا ظلم، بد. اگر قدرت نباشد، افراد خودسر
قانونشكن، جامعه را به فساد مى كشند.
«لو لادفع اللّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض»
(بقره، 251)
كوتاه سخن آنكه در ايمان قلبى، اكراه و اجبار راه
ندارد و با زور، ايمان واقعى تحقق پيدا نمى كند؛
ولى هر كجا از فردى به هر عنوانى كارى سرزد
كه سبب فتنه و فساد است بايد جلوى آن را
گرفت و اين ربطى به ايمان قلبى ندارد.
به علاوه هركس كارى را پذيرفت بايد لوازم آن را
هم بپذيرد.
مثلًا شاگرد، حق ندارد سر كلاس با لباس شنا بيايد
و يا بخوابد؛ زيرا ورود در كلاس بايد همراه با پذيرفتن
شرايط كلاس باشد.
اگر كسى اسلام را پذيرفت، حق ندارد با استناد به
آيه «لااكراه فى الدين» بگويد: من آزادى و اختيار دارم
و مى توانم از دين برگشته و مرتد شوم و كسى حق
ندارد با من كارى داشته باشد! زيرا اين ارتداد، سبب
ايجاد تشنّج و هرج و مرج و ترديد در ديگران مى شود.
(پرسش و پاسخهاى قرآنى(ج1)، محسن قرائتی ،ص: 115)
آیت الله بهجت (ره):
اگر می خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید،
زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم،
هر چه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه
بندگی کنیم.
(در محضر بهجت ، ۱/۳۴۱)
معناى صحيح انتظار، داراى ابعادى است كه توجه به اين ابعاد،
براى كسى كه مىداند در فرهنگ اسلام و شيعه، چهقدر به
انتظار اهميت داده شده، بسيار جالب است.
يك بُعد، اين است كه انتظار به معناى قانع نشدن به وضع
موجود است. «انتظار داريم»، يعنى هرچه خير و عملِ خوب
انجام داديم و به وجود آمده، كم و غيركافى است و منتظريم،
تا ظرفيت نيكىِ عالم پُر بشود.
يك بُعد ديگر از ابعاد انتظار، دلگرمى مؤمنين نسبت به آينده
است. انتظار مؤمن، يعنى اينكه تفكر الهى - اين انديشهى
روشنى كه وحى بر مردم عرضه كرده است - يك روز سراسر
زندگى بشر را فرا خواهد گرفت. يك بُعد انتظار اين است كه
منتظر، با شوق و اميد حركت بكند.
انتظار، يعنى اميد. انتظار، ابعاد گوناگون ديگرى هم دارد.
( مقام معظم رهبری ۱۳۶۹/۱۲/۱۱)
اللهم عجل لولیک الفرج
چرا شعار مرگ بر آمریكا می دهیم؟ !
چون امریكا به ملت ایران ظلم كرده است، و خداوند در
قرآن مجیدظالمان را مورد لعن و نفرین قرار داده است
“أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ”
لعنت خدا بر ظالمان وستمكاران باد (سوره : هود)
در روز 22 بهمن ملت ایران فریاد می زند: مرگ بر آمریكا
ترجمه عربی: الموت لامریكا
ترجمه انگلیسی: Death to America
وعده دیدار ما راهپیمایی 22 بهمن