• تماس  
  • خانه 

چرا نوزاد هنگام تولد فاقد عقل و قوه تشخيص است؟

23 مهر 1393 توسط مرادی

 

 

چرا نوزاد هنگام تولد فاقد عقل و قوه تشخيص است؟


امام عليه السّلام فرمود كه: اگر فرزند، دانا و عاقل متولد مى ‏شد، هر آينه دنيا در نظرش بسيار غريب مى‏ نمود و حيران مى ‏ماند به جهت آن كه به ناگاه امرى چند مى ‏ديد كه نمى ‏دانست، و وارد مى ‏شد بر او غرايبى كه مانند آنها مشاهده نكرده بود از اختلاف صور عالم و مرغان و چهار پايان و غير آنها و ساعت به ساعت و روز به روز.

و عبرت بگير براى اين، از حال كسى كه او را اسير كنند و از شهرى به شهرى برند و او عاقل باشد مانند واله و حيران او را وحشتى مى ‏باشد با آن كه اوضاع شبيه به آنها را بسيار ديده است و كسى را كه در كودكى و نادانى اسير كنند سخن و ادب زودتر مى ‏آموزد از كسى كه در دانائى و بزرگى او را اسير كنند.

و ايضا اگر عاقل متولد شود، مذلّتى در خود خواهد يافت از آن كه نتواند به راه رفتن و او را بر دوش گيرند و در خرقه‏ ها پيچند و در گهواره خوابانند و بر رويش جامه افكنند، و حال آن كه ناچار است براى او اين امور براى رقّت بدن و رطوبتى كه در اعضاى او است در هنگام متولد شدن.

و ايضا اگر دانا و كامل متولد مى ‏شد، آن شيرينى و وقعى كه كودكان را در دلها مى ‏باشد او را نخواهد بود لهذا اول كه به دنيا مى ‏آيد نادان و غافل است از آنچه اهل دنيا در آن هستند و اشياء را ملاقات مى ‏كند با ذهن ضعيفى و معرفت ناقص و روز به روز اندك اندك در ديدن هر چيز و ورود هر حال معرفتش زياد مى ‏شود، و به امور غريبه الفت مى ‏گيرد، و بر احوال مختلف معتاد مى ‏شود، و به تدريج از حد تأمل و حيرت به مرتبه مى ‏رسد كه به عقل خود تصرّف و تدبير و چاره امور معاش خود مى‏ كند و عبرت مى ‏گيرد از احوالى كه مشاهده مى ‏نمايد و به سهو و غفلت مبتلا گردد و به طاعت و معصيت مكلّف مى ‏شود.

و ايضا اگر در حين ولادت عقلش كامل و اعضايش قوى مى‏ بود و در كار خود مستقل مى ‏بود، حلاوت تربيت اولاد زايل مى ‏شد و مصلحتى كه پدر و مادر را در تربيت فرزندان هست به عمل نمى ‏آمد.

و حكمتى كه در اين تربيت است كه بعد از احتياج پدر و مادر به تربيت ايشان مكافات حقوق آباء و امّهات بكنند برطرف مى ‏شد، و پدران و فرزندان به يك ديگر الفت نمى ‏گرفتند زيرا كه فرزندان از تربيت و محافظت ايشان مستغنى مى ‏بودند، پس در همان ساعت كه از مادر متولد مى ‏شدند از ايشان جدا مى ‏شدند، و كسى پدر و مادر خود را نمى ‏شناخت و نمى ‏توانست احتراز كرد از نكاح و خواستگارى مادر و خواهر و محرمان خود و كمتر قباحتى بلكه شنيع‏تر و قبيح‏تر از همه‏ آنست كه اگر با عقل از شكم مادر بيرون آيد خواهد ديد چيزى كه حلال و نيكو نيست ديدن آن، يعنى عورت مادر. آيا نمى ‏بينى چگونه هر امرى از امور خلقت را باز داشته با نهايت صواب و حكمت و خالى گردانيده خورد و بزرگ امور خود را از شوائب خطا و زلل.

 

منبع : توحيد مفضل ، ترجمه علامه مجلسى، ص: 65


 نظر دهید »

خداوند به امير المؤمنين (ع) نه چيز داد كه پيش از او جز محمد (ص) به كسى نداده بود

20 مهر 1393 توسط مرادی

 

يزداد بن ابراهيم از كسى كه به او نقل كرده نقل مى‏ كند كه از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود:

امير المؤمنين (ع) فرموده است: به خدا سوگند كه خداوند به من نه چيز عطا كرده كه پيش از من به هيچ كس جز پيامبر (ص) عطا نكرده است: راه‏ ها به روى من باز شده، و علم انساب به من ياد داده شده، و ابرها براى من به حركت درآمده و علم مرگ‏ها و بلاها و فصل خطاب (تعيين‏كننده حق) را مى‏دانم، و با اذن پروردگارم در ملكوت نظر كردم هيچ چيز از من پنهان نشد چه آنچه پيش از من بوده و چه آنچه پس از من مى ‏آيد، و خداوند با ولايت من دين اين امّت را كامل كرد و نعمت‏ها را بر آنان تمام نمود و به اسلام آنان راضى شد، و اين هنگامى بود كه در روز ولايت (روز غدير خم) به محمد (ص) فرمود: يا محمد! از من به آنان خبر بده كه امروز دينشان را كامل كردم و به اسلام به عنوان دين آنان راضى شدم و نعمت خود را بر آنان تمام كردم.
همه اينها نعمت ‏هايى است كه خداوند آنها را بر من منت نهاده است، سپاس خدا را.

 

منبع :الخصال ، ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 125

 


 1 نظر

ثواب به عبادت پرداختن در شب عيد

20 مهر 1393 توسط مرادی

 

به سندى عامّى از عبد اللَّه بن مسعود روايت شده كه پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فرمود: جبرئيل از اسرافيل و او از پروردگارش تبارك و تعالى نقل كرد كه فرمود:

هر كس در شب عيد فطر ده ركعت نماز بخواند در هر ركعت سوره مباركه حمد را يك مرتبه و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را ده مرتبه، و در ركوع و سجود بگويد
«سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله إلّا اللَّه و اللَّه أكبر»


سپس تشهّد بخواند و سلام دهد هر دو ركعت به يك سلام، و چون از آن فارغ شود هزار بار بگويد :«استغفر اللَّه و أتوب اليه»

سپس بسجده رود و در سجده بگويد:

«يا حىّ يا قيّوم، يا ذا الجلال و الاكرام، يا رحمان الدّنيا و الآخرة و رحيمهما، يا أكرم الاكرمين، يا أرحم- الرّاحمين، يا إله الاوّلين و الآخرين، اغفر لي ذنوبي و تقبّل صومى و صلاتى و قيامي».


و گويد: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فرمود: سوگند به آن كه مرا بحق بپيغمبرى مبعوث فرمود اين شخص سر از سجده بر ندارد تا اينكه آمرزيده شود، و روزه ‏هايش در ماه رمضان قبول گشته، و از گناهانش گذشته باشند هر چند هفتاد گناه مرتكب شده باشد كه هر يك از گناه همه بندگان بزرگتر باشد، رسول خدا فرمود  : من جبرئيل را گفتم تنها از او ماه رمضان پذيرفته مى‏ شود يا از همه بندگان در همه بلاد،

گفت‏: آرى سوگند به آن كه تو را بحقّ به نبوّت مبعوث كرد اى محمّد همانا از جمله كرامت او بر خدا و بزرگى مقام و منزلتش نزد خدا اينكه پذيرفته مى ‏شود از او و از ايشان، و قبول مى ‏شود از تمام موحّدان در ميان مشرق و مغرب نمازشان و روزه ‏شان و آمرزيده مى ‏شود گناهانشان، و مستجاب ميگردد دعاهايشان بعد از آنكه امر خدا را اطاعت كردند، و به آن كسى كه تو را بحقّ بپيغمبرى مبعوث كرد هر كس بجا آورد اين نمازها را و طلب آمرزش كند بدين استغفار خداوند نماز و روزه و شب ‏زنده ‏دارى او را قبول فرمايد و او را بيامرزد و دعايش را مستجاب فرمايد ؛

زيرا خداى عزّ و جلّ در كتاب خود فرموده:

وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ (و آنكه از خدا طلب آمرزش كنيد سپس بدو رو آوريد)

و نيز فرموده: وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ (آنان كه چون كار زشت مرتكب شدند يا به خويشتن ستم نمودند ياد خدا كردند پس طلب آمرزش نمودند براى گناهان خويش، و كيست كه بيامرزد گناهان را جز خدا)

و همچنين فرموده: وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (از خدا آمرزش طلبيد زيرا او بخشنده و مهربان است)

و باز فرموده وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً (آمرزش خواه از او چون او توبه پذير است).


و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فرمود: اين هديّه و تحفه‏ اى است براى من و امّتم بخصوص، از مردان و زنان، و به هيچ يك از انبيايى كه پيش از من بوده ‏اند و غير ايشان نداده است.


سلمان فارسى- رضى اللَّه عنه- گويد: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فرمود: هيچ بنده‏اى نيست كه در شب عيد شش ركعت نماز بخواند جز اينكه شفاعتش در باره خاندانش هر چند آتش بر آنها واجب شده باشد پذيرفته گردد، پرسيدند اين براى چه يا رسول اللَّه؟

فرمود: به جهت آنكه نيكوكار محتاج بشفاعت نباشد، و شفاعت جز براى گنهكاران نيست.

مؤلّف گويد در اين ركعات شش گانه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ پنج بار خوانده مى‏ شود.

 

منبع :ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ترجمه غفارى، ص: 175

 


 نظر دهید »

ثواب روزه عيد غدير

20 مهر 1393 توسط مرادی

 

حسن بن راشد گويد: بامام صادق عليه السّلام عرض كردم فدايت شوم براى مسلمانان عيدى غير دو عيد فطر و قربان هست؟

فرمود: آرى اى حسن بزرگتر و شريفتر از آنها، گويد

عرض كردم: آن چه روزيست؟

فرمود: روزى كه امير المؤمنين عليه السّلام بخلافت نصب شد، و سيّد و سالار و پيشواى مردم گرديد،

پرسيدمL آن كدام روز از ايّام هفته است؟

فرمود: روزها ميگردد و آن در روز هيجدهم ذى الحجّه است،

گويد: عرض كردم فدايت گردم چه عملى سزاوار است در آن روزانجام دهيم

فرمود: اى حسن آن روز را روزه گير و بسيار صلوات بر محمّد و اهل بيتش فرست و بيزارى جو بسوى خدا از كسانى كه در باره آنها ظلم كردند و حقّشان را انكار نمودند، زيرا همه پيغمبران را رسم چنين بود كه امر مي كردند اوصياء خود را كه روزى كه وصى خود را معرّفى كرده و به جانشينى نصب نموده‏اند آن روز را عيد گيرند.


گويد: پرسيدم چه پاداشى است براى كسى از ما كه آن روز را روزه بگيرد؟


حضرت فرمود: ثواب روزه شصت ماه، و ترك مكن روزه روز بيست و هفتم ماه رجب را زيرا آن روزيست كه در آن نبوّت بر محمّد صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فرود آمد و ثواب روزه‏اش مثل ثواب روزه شصت ماه است براى شما.


و نيز حسن بن راشد گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدند آيا براى مؤمنين غير از عيد فطر و أضحى و جمعه عيد ديگرى هست؟

گويد آن حضرت فرمود: آنها را عيدى است بزرگتر از اينها، و آن روزيست كه امير المؤمنين عليه السّلام در آن بخلافت و سرورى مسلمين از جانب خدا نصب شد پس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم پيمان ولايت‏ او را بر گردن مردان و زنان در غدير خمّ محكم ساخت،

عرض كردم: آن چه روزيست از ايام هفته؟

فرمود: روزها مي گردد، سپس فرمود: روز هيجدهم از ماه ذى الحجّه است.

گويد: آنگاه فرمود: عبادت در آن روز برابر است با عبادت هشتاد ماه، و سزاوار است كه در آن روز بسيار ياد خداى عزّ و جلّ شود، و ذكر او گفته شود، و درود و صلوات بر پيغمبر فرستاده شود. و مرد براى خانواده‏اش در طعام توسعه دهد.

مفضّل بن عمر گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: روزه روز غدير خم كفّاره گناهان شصت سال خواهد بود.

 

منبع : ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،محمد بن علی ابن بابویه ، ترجمه غفارى، ص: 171

 


 نظر دهید »

اعمال شب و روز عيد غدير

20 مهر 1393 توسط مرادی


شب هيجدهم شب عيد غدير و شب با شرافتى است سيّد در اقبال دوازده ركعت نماز به يك سلام به كيفيتى مخصوص براى اين شب با دعائى نقل كرده است .

روز هيجدهم روز عيد غدير و عيدُاللّهِ الا كْبَرْ و عيد آل محمّدعَليهمُ السلام است و عظيمترين اعياد است و مبعوث نفرموده حق تعالى پيغمبرى را مگر آنكه عيد كرده است اين روز را و حرمت آن را دانسته است و نامش ‍ در آسمان روز عهد معهود است و نامش در زمين روز ميثاق مَاءخوذ و جَمع مَشهُود است و روايت است كه از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند كه آيا مسلمانان را عيدى هست غير از جمعه و اضحى و فطر فرمود بلى عيدى هست كه از همه حرمتش بيشتر است .
راوى گفت كدام عيد است فرمود كه آن روزى است كه نَصْبْ كرد حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله اميرالمؤ منين عليه السلام را به خلافت خود و فرمود كه هر كه من مولى و آقاى اويم پس على مولى و آقا و پيشواى او است و آن روز هيجدهم ذى الحجّه است راوى گفت كه چه كار در آن روز بايد كرد فرمود كه بايد روزه بداريد و عبادت كنيد و محمد و آل محمدعَليهمُ السلام را ياد كنيد و بر ايشان صَلَوات بفرستيد و وصيّت كرد رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله اميرالمؤ منين عليه السلام را كه اين روز را عيد گرداند و هر پيغمبرى وصىّ خود را وصيّت مى كرد كه اين روز را عيد گردانند و در حديث ابن ابى نَصر بَزَنطى است از حضرت رضاعليه السلام كه فرمود اى پسر ابى نصر هر كجا كه باشى سعى كن كه روز غدير نزد قبر مطهّر حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام حاضر شوى بدرستى كه خدا در اين روز مى آمرزد از هر مرد مؤ من و زن مؤ منه گناه شصت ساله ايشان را و در اين روز آزاد مى كند از آتش جهنّم دو برابر آنچه آزاد كرده است در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر و يك درهم كه در اين روز به برادران مؤ من بدهى برابر است با هزار درهم كه در اوقات ديگر بدهى و احسان كن در اين روز به برادران مؤ من خود و شاد گردان هر مرد مؤ من و زن مؤ منه را به خدا قَسَم كه اگر مردم فضيلت اين روز را بدانند چنانكه بايد هر آينه هر روز ده مرتبه ملائكه با ايشان مصافحه كنند و بالجمله تعظيم اين روز شريف لازم و اعمال آن چند چيز است

اوّل روزه كه كفّاره شصت سال گناه است و در خبريست كه برابر است با روزه عمر دنيا و معادل است با صد حجّ و صد عمره

دويّم غسل

سيّم زيارت حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام و سزاوار است كه انسان هر كجا باشد سعى كند خود را به قبر مطهر آن حضرت برساند و از براى آن جناب در اين روز سه زيارت مخصوصه نقل شده كه يكى از آنها زيارت معروفه به اَمينُالله است كه از نزديك و دور خوانده مى شود و آن از زيارات جامعه مطلقه است نيز و در باب زيارات بيايد انشاءالله تعالى

چهارم بخواند تعويذى را كه سيّد در اقبال از حضرت رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله روايت كرده پنجم دو ركعت نماز كند و به سجده رود و صد مرتبه شكر خدا كند پس سر از سجده بردارد و بخواند:

اَللّهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُكَ بِاَنَّ لَكَ الْحَمْدَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ وَاَنَّكَ
خدايا از تو درخواست كنم بدانكه از براى تو است ستايش يگانه اى كه شريك ندارى و توئى

واحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً اَحَدٌ وَاَنَّ
يكتاى يگانه اى بى نياز كه فرزندى ندارى و فرزند كسى نيستى و نيست برايت همتائى هيچكس و براستى

مُحَمّداً عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ الِهِ يا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فى
محمد بنده و رسول تو است درودهاى تو بر او و آلش باد اى كه هر روز در

شَاْنٍ كَما كانَ مِنْ شَاْنِكَ اَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَىَّ بِاَنْ جَعَلْتَنى مِنْ اَهْلِ
كارى هستى چنانچه از شاءن تو بود كه بر من تفضل فرمودى به اينكه مرا از اهل

اِجابَتِكَ وَاَهْلِ دِينِكَ وَاَهْلِ دَعْوَتِكَ وَوَفَّقْتَنى لِذلِكَ فى مُبْتَدَءِ
اجابتت و از اهل دينت و اهل دعوتت قرار دادى و موفقم داشتى بدان در آغاز

خَلْقى تَفَضُّلاً مِنْكَ وَكَرَماً وَجُوداً ثُمَّ اَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلاً وَالْجُودَ
آفرينشم از روى تفضل و كرم و بخششت سپس دنبال آوردى اين فضل را به فضلى دگر و اين بخشش را

جُوداً وَالْكَرَمَ كَرَماً رَاْفَةً مِنْكَ وَرَحْمَةً اِلى اَنْ جَدَّدْتَ ذلِكَ الْعَهْدَ
به بخششى دگر و اين كرم را به كرمى دگر كه آن هم از روى مهر و رحمتت بود تا بدانجا كه تازه كردى اين عهد را

لى تَجْديداً بَعْدَ تَجديدِكَ خَلْقى وَكُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً ناسِياً ساهِياً
برايم از نو پس از تجديد آفرينشم در صورتى كه من در فراموشى بودم و فراموشكارى و بى خبرى

غافِلاً فَاَتْمَمْتَ نِعْمَتَكَ بِاَنْ ذَكَّرْتَنى ذلِكَ وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَىَّ وَهَدَيْتَنى
و غفلت پس تو نعمتت را بر من تمام كردى به اينكه آن را به يادم انداختى و بدان بر من منت نهادى و بر آن راهنمائيم كردى

لَهُ فَليَكُنْ مِنْ شَاْنِكَ يا اِلهى وَسَيِّدى وَمَولاىَ اَنْ تُتِمَّ لى ذلِكَ وَلا
پس همچنان بايد از شاءن تو باشد اى معبود و آقا و مولاى من كه تمام كنى برايم آن نعمت را و از

تَسْلُبَنيهِ حَتّى تَتَوَفّانى عَلى ذلِكَ وَاَنتَ عَنّى راضٍ فَاِنَّكَ اَحَقُّ
من سلب نفرمائى آن را تا هنگامى كه بميرانيم بر آن در حالى كه تو از من خوشنود باشى كه براستى تو سزاوارترين

المُنعِمينَ اَنْ تُتِمَّ نِعمَتَكَ عَلَىَّ اَللّهُمَّ سَمِعْنا وَاَطَعْنا وَاَجَبْنا داعِيَكَ
نعمت بخشانى كه نعمتت را بر من به پايان رسانى خدايا شنيديم و پيروى كرديم و خواننده ات را اجابت كرديم

بِمَنِّكَ فَلَكَ الْحَمْدُ غُفْرانَكَ رَبَّنا وَاِلَيكَ المَصيرُ امَنّا بِاللّهِ وَحدَهُ لا
به لطف تو پس از آن تو است حمد و آمرزشت را خواهانيم پروردگارا و به سوى تو است بازگشت ايمان داريم به خداى يگانه اى

شَريكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ وَصَدَّقْنا وَاَجَبْنا
كه شريك ندارد و به رسولش محمد صلى اللّه عليه و آله و تصديق كرديم و اجابت كرديم

داعِىَ اللّهِ وَاتَّبَعْنَا الرَّسوُلَ فى مُوالاةِ مَوْلينا وَمَوْلَى الْمُؤْمِنينَ اَميرِ
داعى خدا را و پيروى كرديم از رسول (او) در مورد دوستى و اطاعت مولايمان و مولاى مؤ منان امير

المُؤْمِنينَ عَلِىِّ بْنِ اَبيطالِبٍ عَبْدِاللّهِ وَاَخى رَسوُلِهِ وَالصِّدّيقِ الاْكْبَرِ
مؤ منان على بن ابى طالب بنده خدا و برادر رسول او و صديق اكبر

وَالحُجَّةِ عَلى بَرِيَّتِهِ المُؤَيِّدِ بِهِ نَبِيَّهُ وَدينَهُ الْحَقَّ الْمُبينَ عَلَماً لِدينِ
و حجت او بر آفريدگانش آنكه خداوند پيامبرش و دين حق آشكارش را بوسيله او تاييد كرد نشانه و پرچم دين

اللّهِ وَخازِناً لِعِلْمِهِ وَعَيْبَةَ غَيْبِ اللّهِ وَمَوْضِعَ سِرِّ اللّهِ وَاَمينَ اللّهِ عَلى
خدا و خزينه دار دانش او و گنجينه غيب خدا و جايگاه راز خدا و امين خدا بر

خَلْقِهِ وَشاهِدَهُ فى بَرِيَّتِهِ اَللّهُمَّ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادى
خلق او و گواه او در آفريدگانش خدايا اى پروردگار ما ما شنيديم منادى را كه ندا مى كرد

لِلا يمانِ اَنْ امِنُوا بِرَبِّكُمْ فَامَنّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَكَفِّرْ عَنّا
براى ايمان (و مى گفت ) ايمان آوريد به پروردگارتان پروردگارا ما هم ايمان آورديم پس بيامرز گناهانمان را

سَيِّئاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الاْبْرارِ رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَلا
و بديهامان را پوشيده دار و ما را با نيكان بميران پروردگارا عطا كن به ما چيزى را كه بوسيله فرستادگانت به ما وعده دادى و

تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيمَةِ اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ فَاِنّا يا رَبَّنا بِمَنِّكَ وَلُطْفِكَ
در روز رستاخيز رسوايمان مكن كه براستى تو خلف وعده نمى كنى ، پس ما اى پروردگار به احسان و لطف تو

اَجَبْنا داعِيَكَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَّقْناهُ وَصَدَّقْنا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ
اجابت كرديم داعى تو را و پيروى كرديم از رسول تو و تصديقش كرديم و نيز تصديق كرديم مولاى مؤ منان را

وَكَفَرْنا بِالجِبْتِ وَالطّاغُوتِ فَوَلِّنا ما تَوَلَّيْنا وَاحْشُرْنا مَعَ اَئِمَّتِنا فَاِنّا
وكافر شديم به جبت و طاغوت (غاصبان حقوق آن حضرت ) پس والى ما گردان آن را كه ما به ولايت برگزيديم وبا امامانمان

بِهِمْ مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ امَنّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِيَتِهِمْ
محشورمان كن كه براستى ما بديشان ايمان و اعتقاد داريم و تسليم آنانيم ايمان داريم بر نهانشان و آشكارشان

وَشاهِدِهِمْ وَغائِبِهِمْ وَحَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ وَرَضينا بِهِمْ اَئِمَّةً وَقادَةً
و حاضرشان و غائبشان و زنده شان و مرده شان و خوشنوديم به امامتشان و آقائيشان و همانها ما را

وَسادَةً وَحَسْبُنا بِهِمْ بَيْنَنا وَبَيْنَ اللّهِ دُونَ خَلْقِهِ لا نَبْتَغى بِهِمْ بَدَلاً وَلا
در مابين خود و خدا از ساير خلق كافى هستند نجوئيم بجاى ايشان بدلى و

نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَليجَةً وَبَرِئْنا اِلَى اِلله مِنْ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً
نگيريم جز ايشان همدمى (يا معتمدى ) و بيزارى جوئيم به درگاه خدا از هر كه برپا كند در برابرشان جنگى

مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنَ الاْوَّلينَ وَالاْ خِرينَ وَكَفَرْنا بِالْجِبْتِ
از جن و انس از اولين و آخرين و كافر شديم به جبت

وَالطّاغُوتِ وَالاَوثانِ الاَرْبَعَةِ وَاَشْياعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَكُلِّ مَنْ
و طاغوت و بتهاى چهارگانه و دنبال روندگان و پيروانشان و

والاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَوَّلِ الدَّهرِ اِلى آخِرِهِ اَللّهُمَّ اِنّا
هر كه دوستشان دارد از جن و انس از آغاز روزگار تا پايان آن خدايا تو را

نُشْهِدُكَ اَنّا نَدينُ بِما دانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ الُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ
گواه مى گيريم كه ما متدين هستيم بدانچه متدين شد بدان محمد و آل محمد درود خدا بر او

وَعَلَيْهِمْ وَقَوْلُنا ما قالُوا وَدينُنا ما دانُوا بِهِ ما قالُوا بِهِ قُلْنا وَما دانُوا
وبرايشان بادوگفتارما همان است كه آنهاگفتند ودين ماهمان است كه آنهامتدين بدان بودندهرچه راآنان گفتند ماهم گفتيم وهرچه راآنان متدين

بِهِ دِنّا وَما اَنْكَرُوا اَنْكَرْنا وَمَنْ والَوْا والَيْنا وَمَنْ عادَوْا عادَيْنا وَمَنْ
بدان شدند ماهم شديم وهرچه را آنان انكار كردند ماهم انكار كرديم وهركه رادوست داشتند دوست داريم وهركه را دشمن دارند دشمن داريم

لَعَنُوا لَعَنّا وَمَنْ تَبَرَّؤُا مِنْهُ تَبَرَّاْنا [مِنْهُ] وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَيْهِ تَرَحَّمْنا
و هر كه را لعن كردند لعن كنيم و از هر كه بيزارى جستند بيزارى جوئيم و بر هر كه ترحم كردند ترحم كنيم

عَلَيْهِ آمَنّا وَسَلَّمْنا وَرَضينا وَاتَّبَعْنا مَوالِيَنا صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِمْ
ايمان آورديم و تسليم و خوشنود گشتيم و پيروى كرديم از سرورانمان درودهاى خدا بر ايشان باد

اَللّهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذلِكَ وَلا تَسْلُبْناهُ وَاجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا وَلا
خدايا پس تو آن را براى ما تكميل كن و از ما سلب مفرما و آنرا پايگاهى ثابت در پيش ما قرار ده و

تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً وَاَحْيِنا ما اَحْيَيْتَنا عَلَيْهِ وَاَمِتْنا اِذا اَمَتَّنا عَلَيْهِ الُ
پايگاه عاريت و موقتش قرار مده و زنده مان دار بر همان تا هرگاه كه زنده مان دارى و بميرانمان بر آن هرگاه مى رانديمان ،آل

مُحَمَّدٍ اَئِمَّتُنا فَبِهِمْ نَاْتَمُّ وَاِيّاهُمْ نُوالى وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللّهِ نُعادى
محمد پيشوايان مايند به آنها اقتدا كنيم و آنان را دوست داريم و دشمنشان را كه دشمن خدا است دشمن داريم

فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِى الدُّنْيا وَالاَّْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبينَ فَاِنّ ا بِذ لِكَ ر اضُونَ
پس ما را در دنيا و آخرت با ايشان قرار ده و از مقربان درگاهت گردان كه براستى ما به همان خوشنوديم

يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
اى مهربانترين مهربانان

پس باز به سجده رود وصد مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و صد مرتبه شُكْراًلِلّهِ بگويد و روايت شده كه هر كه اين عمل را بجا آورد ثواب كسى داشته باشد كه در روز عيد غدير نزد حضرت رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله حاضر شده باشد و با آن حضرت بيعت كرده باشد بر ولايت الخبر و بهتر آنكه اين نماز را نزديك به زوال گذارد كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله در آن ساعت امير المؤ منين عليه السلام را در غدير خُمّ به امامت و خلافت براى مردم نصب فرمود و در ركعت اوّل قدر و در دويّم توحيد بخواند .

ششم : غسل كند و دو ركعت نماز كند پيش از زوال به نيم ساعت در هر ركعت حمد يك مرتبه و قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ ده مرتبه و آية الكرسى ده مرتبه و اِنّا اَنْزَلْناهُ ده مرتبه بخواند كه مقابل صد هزار حجّ و صد هزار عمره و باعث برآوردن خداوند كريم است حوائج دنيا و آخرت او را به آسانى و عافيت و مخفى نماند كه در اقبال در ذكر اين نماز سوره قدر مقدم بر آية الكرسى ذكر شده و علامه مجلسى در زادالمعاد متابعت اقبال نموده و قَدْر را مقدّم داشته چنانكه احقر نيز در كتب ديگر چنين كرده ام لكن فعلاً آنچه تتبّع كرده ام آية الكرسى را مقدّم بر قدر بيشتر ديدم و احتمال آنكه در اقبال سَهْوى شده از قلم مبارك سيّد يا ناسخين در اين نماز هم در عدد حمد و هم در مقدّم داشتن قدر بر آية الكرسى و يا آنكه اين عمل مستقلى باشد غير از آن نماز خيلى بعيد است وَاللّهُ تَعالى الْع الِمُ و بهتر آنكه بعد از اين نماز اين دعا را بخواند رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً ((الدُّعاء بطوله )).

هفتم : بخواند دعاء ندبه را

هشتم : بخواند اين دعا را كه سيد بن طاوس از شيخ مفيد نقل كرده :

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ
خدايا از تو درخواست كنم به حق

مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَعَلِىٍّ وَلِيِّكَ وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ الَّذى خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ
محمد پيامبرت و به حق على ولى تو و بدان منزلت و مرتبه اى كه بدان وسيله آن دو را از ساير مخلوق خود اختصاص دادى كه

خَلْقِكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلِي وَاَنْ تَبْدَءَ بِهِما فى كُلِّ خَيْرٍ
درود فرستى بر محمد و على و از آنان شروع كنى در دادن هر خيرى

عاجِلٍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ الاْئِمَّةِ الْقادَةِ وَالدُّعاةِ
كه فورى است خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد پيشوايان رهبر و خوانندگان بزرگ و

السّادَةِ وَالنُّجُومِ الزّاهِرَةِ وَالاْعْلامِ الْباهِرَةِ وَساسَةِ الْعِبادِ وَاَرْكانِ
سرور و ستارگان درخشان و نشانه هاى فروزان و تدبيركنندگان كار بندگان و پايه هاى

الْبِلادِ وَالنّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ وَالسَّفينَةِ النّاجِيَةِ الْجارِيَةِ فِى الْلُّجَجِ
جاهاى آباد و ناقه فرستاده شده و كشتى نجات كه روان است در درياهاى ژرف

الْغامِرَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ خُزّانِ عِلْمِكَ وَاَرْكانِ
پرآب خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد گنجينه هاى دانشت و پايه هاى محكم

تَوْحِيدِكَ وَدَعآئِمِ دينِكَ وَمَعادِنِ كَرامَتِكَ وَصِفْوَتِكَ مِنْ بَرِيَّتِكَ
توحيد تو و ستونهاى دين تو و معدنهاى كرامتت و برگزيدگان از خلقت

وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ الاْتْقِيآءِ الاْنْقِيآءِ النُّجَبآءِ الاْبْرارِ وَالْبابِ
و بهترين آفريدگانت آن پرهيزكاران پاكيزه و برگزيدگان نيكوكار و درگاهى كه مورد

الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتاهُ نَجى وَمَنْ اَباهُ هَوى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
ابتلاى مردم است هركه بدان درگاه آمد نجات يافت و هركه سرباز زد سقوط كرد خدايا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اَهْلِ الذِّكْرِ الَّذينَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ وَذَوِى
محمد و آل محمد اهل ذكرى كه دستور فرمودى بپرسش مسائل از آنها

الْقُرْبَى الَّذينَ اَمَرْتَ بِمَوَدَّتِهِمْ وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ
و خويشاوندانى كه دستور فرمودى به دوست داشتنشان و حقشان را واجب كردى و بهشت را بازگشتگاه (و سرمنزل )

مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ كَما اَمرَوُا
كسى قرار دادى كه آثارشان را پيروى كند خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد چنانچه دستور

بِطاعَتِكَ وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِيَتِكَ وَدَلّوُا عِبادَكَ عَلى وَحْدانِيَّتِكَ اَللّهُمَّ
پيروى تو را دادند و از نافرمانيت نهى كردند و بندگانت را بيگانگيت راهنمايى كردند خدايا

اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَنَجيبِكَ وَصَفْوَتِكَ وَاَمينِكَ
من از تو مى خواهم به حق محمد پيامبرت و گرامى و برگزيده و امين تو

وَرَسُولِكَ اِلى خَلْقِكَ وَبِحَقِّ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَيَعْسُوبِ الدّينِ وَقاَّئِدِ
و فرستاده ات بسوى خلق و به حق اميرمؤ منان و پيشواى دين و رهبر

الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الْوَصِىِّ الْوَفِىِّ وَالصِّدّيقِ الاْكْبَرِ وَالْفارُوقِ بَيْنَ
سفيدرويان آن وصى باوفا و صديق اكبر و جداكننده بين

الْحَقِّ وَالْباطِلِ وَالشّاهِدِ لَكَ وَالدّالِّ عَلَيْكَ وَالصّادِعِ بِاَمْرِكَ
حق و باطل و گواه تو و راهنمايى كننده بر تو و آشكار كننده دستورت

وَالْمُجاهِدِ فى سَبيلِكَ لَمْ تَاْخُذْهُ فيكَ لَوْمَةُ لاَّئِمٍ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى
و جهادكننده در راهت آنكه نگيردش (و ناراحتش نكند) درباره تو ملامت ملامت كننده اى كه درود فرستى بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَنى فى هذَا الْيَوْمِ الَّذى عَقَدْتَ فيهِ
محمد و آل محمد و مرا قرار دهى در اين روزى كه بستى براى ولى خود پيمان

لِوَلِيِّكَ الْعَهْدَ فى اَعْناقِ خَلْقِكَ وَاَكْمَلْتَ لَهُمُ الّدينَ مِنَ الْعارِفينَ
(امامت ) را در گردن خلق خود و كامل گرداندى براى آنها دين را از عارفان

بِحُرْمَتِهِ وَالْمُقِرّينَ بِفَضْلِهِ مِنْ عُتَقآئِكَ وَطُلَقائِكَ مِنَ النّارِ وَلا
به حرمتش و اقراركنندگان به فضل او از آزادشدگان و رهاشدگانت از آتش و

تُشْمِتْ بى حاسِدِى النِّعَمِ اَللّهُمَّ فَكَما جَعَلْتَهُ عيدَكَ الاْكْبَرَ وَسَمَّيْتَهُ
شاد مكن نسبت به من حسودانم را در نعمتهايت خدايا چنانچه آنرا عيد بزرگ خود قرار داده اى و ناميدى آنرا

فِى السَّمآءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَفِى الاْرْضِ يَوْمَ الْميثاقِ الْمَاْخُوذِ
در آسمان روز عهد معهود و در زمين روز پيمان گرفتن و انجمن بازخواست

وَالجَمْعِ المَسْئُولِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَقْرِرْ بِهِ عُيُونَنا
شده درود فرست بر محمد و آل محمد و روشن كن بوسيله اش ديدگان ما را

وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا وَلا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَنا وَاجْعَلْنا لاِنْعُمِكَ مِنَ
و گردآور بدستش پراكندگى ما را و گمراهمان مكن پس از آنكه هدايتمان كردى و قرارمان ده از سپاسگزاران نعمتهايت اى

الشّاكِرينَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا الْيَوْمِ
مهربانترين مهربانان ستايش خاص خدايى است كه شناساند به ما فضيلت اين روز را

وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ وَكَرَّمَنا بِهِ وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ وَهَدانا بِنُورِهِ يا رَسُولَ
و بينامان كرد به حرمت اين روز و گراميمان داشت بدان و شرافتمان داد به معرفتش و هدايتمان كرد به نورش اى رسول

اللّهِ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ عَلَيْكُما وَعَلى عِتْرَتِكُما وَعَلى مُحِبِّيكُما مِنّى
خدا اى اميرمؤ منان بر شما و بر عترت شما و بر دوستان شما

اَفْضَلُ السَّلامِ ما بَقِىَ اللّيْلُ وَالنَّهارُ وَبِكُما اَتَوَجَّهُ اِلىَ اللّهِ رَبّى
بهترين سلام و درود من باد تا برپاست شب و روز و بوسيله او رو كنم بسوى خدا پروردگار من

وَرَبِّكُما فى نَجاحِ طَلِبَتى وَقَضآءِ حَوآئِجى وَتَيْسيرِ اُمُورى اَللّهُمَّ
و پروردگارتان در موفق شدن به مقصودم و برآورده شدن حاجاتم و آسان شدن كارهايم خدايا

اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ
از تو خواهم به حق محمد و آل محمد كه درود فرستى بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْيَوْمِ وَاَنْكَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ
محمد و لعنت كنى كسى را كه انكار كند حق اين روز را و انكار كند حرمتش را و جلوگيرى كرد

سَبيلِكَ لاِِطْفآءِ نُورِكَ فَاَبَى اللّهُ اِلاّ اَنْ يُتِمَّ نُورَهُ اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ
از راه تو براى خاموش كردن نورت ولى خدا هم نمى خواهد جز آنكه نورش را آشكار كند خدايا گشايش ده به كار خاندان

بَيْتِ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَاكْشِفْ عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ الْكُرُباتِ
محمد پيامبرت و برطرف كن از ايشان و بوسيله ايشان از اهل ايمان گرفتاريها و محنتها را

اَللّهُمَّ امْلاَءِ الاْرْضَ بِهِمْ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً وَاَنْجِزْ لَهُمْ
خدايا پركن زمين را بوسيله ايشان از عدل و داد چنانچه پر شده از ستم و بيداد و وفا كن براى آنها

ما وَعَدْتَهُمْ اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ
آنچه را وعده دادى به آنها كه براستى تو خلف وعده نمى كنى

و اگر بتواند بخواند دعاهاى مبسوطه را كه سيّد در اقبال روايت كرده .

نهم آنكه چون مؤمنى را ملاقات كند اين تهنيت را بگويد:

اَلْحَمْدُ لِلّهِ
ستايش خاص خدايى است

الّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَالاْئِمَّةِ عَلَيْهِمُ
كه قرار داد ما را از تمسك جويان به ولايت اميرمؤ منان و ساير امامان عليهم
السَّلامُ

ونيز بخواند: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَكْرَمَنا بِهذَا الْيَوْمِ وَجَعَلَنا مِنَالسلام

ستايش خاص خدايى است كه گرامى داشت ما را به اين روز و قرارمان داد از

الْمُوفينَ بِعَهْدِهِ اِلَيْنا وَميثاقِهِ الَّذى واثَقَنا بِهِ مِنْ وِلايَةِ وُلاةِ اَمْرِهِ
وفاكنندگان به عهدى كه با ما كرده بود و پيمانى كه با ما بسته بود از ولايت سرپرستان امر دين او

وَالْقُوّامِ بِقِسْطِهِ وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدينَ وَالْمُكَذِّبينَ بِيَوْمِ الدّينِ
و برپادارندگان عدلش و قرارمان نداد از منكران و تكذيب كنندگان روز جزا

 

دهم آنكه صد مرتبه بگويد:

اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذى جَعَلَ كَمالَ دينِهِ وَتَمامَ نِعْمَتِهِ
ستايش خاص خدايى است كه قرار داد كمال دين و تمام شدن نعمتش را

بِوِلايَةِ اَميرِ الْمُؤ مِنينَ عَلىِّ بْنِ اَبى طالِبٍ عَلَيْهِ السَّلامُ
به ولايت اميرمؤ منان على بن ابيطالب عليه السلام

و بدانكه در اين روز شريف از براى پوشيدن جامه هاى نيكو و زينت كردن و بوى خوش استعمال نمودن و شادى كردن و شاد نمودن شيعيان اميرالمؤ منين عليه السلام و عفو از تقصيرات ايشان و برآوردن حاجات ايشان و صله ارحام و توسعه بر عيال و اطعام مؤ منان و افطار دادن روزه داران و مصافحه با مؤ منين و رفتن به زيارت ايشان و تَبسّم كردن بر رويشان و هَدايا فرستادن بر ايشان و شكر الهى به جا آوردن به جهت نعمت بزرگ ولايت و بسيار فرستادن صَلَوات و اِكْثارِ در عبادات و طاعات از براى هر يك فضيلتى عظيم است و يك درهم كه كسى در اين روز به برادر مؤ من خود بدهد برابر است با صد هزار درهم در غير اين روز و طعام دادن به مؤ منى در اين روز مثل طعام دادن به جميع پيغمبران و صدّيقان است و در خطبه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام است در روز غدير كه هركه افطار دهد مؤ من روزه دار را در شب وقت افطارش مثل آنستكه دَه فئام را افطار داده باشد شخصى برخاست عرض كرد يا اميرالمؤ منين فئام چيست فرمود صد هزار پيغمبر و صدّيق و شهيد پس چگونه خواهد بود در كثرت فضيلت حال كسى كه جمعى از مؤ منين و مؤ منات را كفالت كند پس من ضامن او هستم بر خداوند تعالى امان او را از كفر و فقر الخ …

وبالجمله فضيلت اين روز شريف زياده از آن است كه ذكر شود و اين روز، روز قبولى اعمال شيعيان و روز برطرف شدن غمهاى ايشان است و اين روزى است كه حضرت موسى عليه السلام بر ساحران غلبه كرده و خداوند آتش را بر ابراهيم خليل عليه السلام سَرد و سلامت كرده و حضرت موسى عليه السلام يوشع بن نون را وصىّ خود گردانيده و حضرت عيسى عليه السلام شمعون الصّفا را وصىّ خود قرار داده و حضرت سليمان عليه السلام رعيّت خود را بر اِستِخلافِ اصِفِ بنِ بَرْخِيا اِشهاد كرده و جناب رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله ما بين اصحاب خود برادرى افكنده و لهذا شايسته است در اين روز عقد اخوّت با اِخوان مؤ منين و كيفيّت آن به نحوى كه شيخِ ما در مستدرك وسايل از كتاب زاد الفردوس نقل فرموده چنين است كه بگذارد دست راست خود را بردست راست برادر مؤ من خود و بگويد:

واخَيْتُكَ فِى اللّهِ وَصافَيْتُكَ فِى اللّهِ وَصافَحْتُكَ فِى اللّهِ وَعاهَدْتُ اللّهَ
برادر شدم با تو در راه خدا و دوست باصفايت شدم در راه خدا و مصافحه كردم با تو در راه خدا و عهد كردم با خدا

وَمَلاَّئِكَتَهُ وَكُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَاَنْبِي آئَهُ وَالاْئِمَّةَ الْمَعْصُومينَ عَلَيْهِمُ
و فرشتگانش و كتابهايش و رسولانش و پيمبرانش و امامان معصومين عليهم

السَّلامُ عَلى اَنّى اِنْ كُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَالشَّفاعَةِ وَاُذِنَ لى بِاَنْ
السلام بر اينكه اگر من از اهل بهشت و اهل شفاعت بودم و اجازه ام دادند كه

اَدْخُلَ الْجَنَّةَ لا اَدْخُلُها اِلاّ وَاَنْتَ مَعى آنگاه برادر مؤ من بگويد: قَبِلْتُ
داخل بهشت گردم داخل نشوم جز با تو   قبول كردم

پس بگويد: اَسْقَطْتُ عَنْكَ جَميعَ حُقُوقِ الاُْخُوَّةِ ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَالدُّعاَّءَ وَالزِّيارَةَ
و ساقط كردم از تو تمامى حقوق برادرى را جز شفاعت و دعا و زيارت

و محدث فيض نيز در خلاصة الاذكار صيغه اخوّت را قريب به همين نحو ذكر نموده آنگاه فرموده پس قبول نمايد طرف مقابل از براى خود يا موكّل خود به لفظى كه دلالت بر قبول نمايد پس ساقط كنند از همديگر جميع حقوق اخوّت را ماسِواى دعا و زيارت .


منبع : مفاتیح الجنان



 نظر دهید »

نمايش ابليس در روز غدير خم‏ / آدم عهد شكست و به خدا كافر نشد و اينان عهد شكستند و به رسول خدا (ص) كافر شدند.

20 مهر 1393 توسط مرادی

 

 

از جابر از امام باقر (ع) فرمود: چون رسول خدا (ص) در روز غدير دست على (ع) را گرفت ابليس در ميان لشكر خود چنان فرياد و شيونى كشيد كه در بيابان و دريا كسى از آنان نماند جز اينكه گرد آمد و گفتند :اى آقا و مولا چه بر سر شما آمده ما هرگز شيونى از تو هراسناكتر از اين شيون نشنيديم.

در پاسخ آنان گفت: اين پيغمبر كارى كرد كه اگر براى آنان درست درآيد و مجرى شود هرگز خدا نافرمانى نشود.

گفتند: اى آقا تو آدم را (در بهشت) فريب دادى

و چون منافقان گفتند: كه آن حضرت از روى دل‏خواه و هواى نفس سخن مي گويد و يكى به ديگرى گفت: آيا نه بينى كه دو چشم آن حضرت در سرش مي چرخد و گويا ديوانه شده و مقصودشان رسول خدا (ص) بود، ابليس فرياد شادى برآورد و دوستانش جمع شدند و گفت: آيا ندانيد كه من پيش از اين براى آدم در مقام برآمدم؟

گفتند :چرا؟

گفت : آدم عهد شكست و به خدا كافر نشد و اينان عهد شكستند و به رسول خدا (ص) كافر شدند.

و چون رسول خدا (ص) وفات كرد و آن مردم جز على را به امامت برپا داشتند شيطان تاج شاهى بر سر نهاد و منبرى بر پا داشت و بر پشتى تكيه زد و نشست و همه يارانش را از سواره و پياده فراهم نمود و به آن‏ها گفت :شادى كنيد كه ديگر خدا فرمانبردارى نشود تا امام ظهور كند.

 


منبع :الروضة من الكافي يا گلستان آل محمد ، محمد بن یعقوب کلینی ، ترجمه كمره‏اى، ج‏2، ص: 283



 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 75
  • 76
  • 77
  • ...
  • 78
  • ...
  • 79
  • 80
  • 81
  • ...
  • 82
  • ...
  • 83
  • 84
  • 85
  • ...
  • 227

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کلام نور
  • اشعار
  • دل نوشته
  • دعا
  • مناجات
  • مهدویت
    • رسانه در آخر الزمان
  • فرمایشات رهبری
  • سخنی دوستانه
  • نکاتی از نهج البلاغه
  • مباحث سیاسی
    • عکس نوشته
  • عمومی
  • چهل گام شناخت
  • سخنرانی
  • کلام وحی
  • شهدا
  • کوتاه و آموزنده
  • مباحث تفسیری
  • مناسبت روز
  • اندیشه مطهر
  • فاطمیه
  • اشعار مهدوی
  • نکته ای از یک حکایت
  • نکاتی از معراج السعاده
  • انتخابات
  • ولایت فقیه
  • چکیده مقاله
  • حجاب و عفاف
  • یادداشت ها
  • اینفو گرافی
  • نکات طلبگی
  • تربیت دل پذیر
  • شهدای گمنام
  • دانلود کتاب
  • غدیر
  • مباهله
  • ماه محرم و عاشورا
    • امام حسین (ع) و احیای امر به معروف
    • معرفی یاران وفادار امام حسین (ع)
    • پیام آوران عاشورا
  • روایت و تصویر
  • لطایف
  • توصیه هایی از علما
  • امامت
  • پیامبر رحمت
  • نماز
  • انقلاب اسلامی
  • فاطمیه
  • سخنان حضرت زهراء سلام الله علیها
  • بانوی کرامت
    • احادیث
    • سخنان علما در مورد حضرت معصومه (س)
    • کرامات حضرت معصومه (ع)
  • نقش زنان در فرهنگ سازی عاشورا
  • دانلود ترجمه نهج البلاغه
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • تقویت معنوی طلاب
  • ماه مبارک رمضان
  • امام رضا
  • پاسخ به شبهات
  • آموزش word
  • دهه فجر
  • امام علی (ع)
  • اسرار عبادات
  • معرفی کتاب
  • کلیپ
  • سبک زندگی عاشورایی
  • چکیده پایان نامه
  • مادر
  • اقتصاد مقاومتی : تولید - اشتغال
  • کارکاتور
  • یک لقمه کتاب
  • بیانیه‌ی گام دوم انقلاب

کاربران آنلاین

  • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم
  • ترنم گل
  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
مهدویت امام زمان (عج)

اوقات شرعی

کد آمارگیر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس