چرا نوزاد هنگام تولد فاقد عقل و قوه تشخيص است؟
چرا نوزاد هنگام تولد فاقد عقل و قوه تشخيص است؟
امام عليه السّلام فرمود كه: اگر فرزند، دانا و عاقل متولد مى شد، هر آينه دنيا در نظرش بسيار غريب مى نمود و حيران مى ماند به جهت آن كه به ناگاه امرى چند مى ديد كه نمى دانست، و وارد مى شد بر او غرايبى كه مانند آنها مشاهده نكرده بود از اختلاف صور عالم و مرغان و چهار پايان و غير آنها و ساعت به ساعت و روز به روز.
و عبرت بگير براى اين، از حال كسى كه او را اسير كنند و از شهرى به شهرى برند و او عاقل باشد مانند واله و حيران او را وحشتى مى باشد با آن كه اوضاع شبيه به آنها را بسيار ديده است و كسى را كه در كودكى و نادانى اسير كنند سخن و ادب زودتر مى آموزد از كسى كه در دانائى و بزرگى او را اسير كنند.
و ايضا اگر عاقل متولد شود، مذلّتى در خود خواهد يافت از آن كه نتواند به راه رفتن و او را بر دوش گيرند و در خرقه ها پيچند و در گهواره خوابانند و بر رويش جامه افكنند، و حال آن كه ناچار است براى او اين امور براى رقّت بدن و رطوبتى كه در اعضاى او است در هنگام متولد شدن.
و ايضا اگر دانا و كامل متولد مى شد، آن شيرينى و وقعى كه كودكان را در دلها مى باشد او را نخواهد بود لهذا اول كه به دنيا مى آيد نادان و غافل است از آنچه اهل دنيا در آن هستند و اشياء را ملاقات مى كند با ذهن ضعيفى و معرفت ناقص و روز به روز اندك اندك در ديدن هر چيز و ورود هر حال معرفتش زياد مى شود، و به امور غريبه الفت مى گيرد، و بر احوال مختلف معتاد مى شود، و به تدريج از حد تأمل و حيرت به مرتبه مى رسد كه به عقل خود تصرّف و تدبير و چاره امور معاش خود مى كند و عبرت مى گيرد از احوالى كه مشاهده مى نمايد و به سهو و غفلت مبتلا گردد و به طاعت و معصيت مكلّف مى شود.
و ايضا اگر در حين ولادت عقلش كامل و اعضايش قوى مى بود و در كار خود مستقل مى بود، حلاوت تربيت اولاد زايل مى شد و مصلحتى كه پدر و مادر را در تربيت فرزندان هست به عمل نمى آمد.
و حكمتى كه در اين تربيت است كه بعد از احتياج پدر و مادر به تربيت ايشان مكافات حقوق آباء و امّهات بكنند برطرف مى شد، و پدران و فرزندان به يك ديگر الفت نمى گرفتند زيرا كه فرزندان از تربيت و محافظت ايشان مستغنى مى بودند، پس در همان ساعت كه از مادر متولد مى شدند از ايشان جدا مى شدند، و كسى پدر و مادر خود را نمى شناخت و نمى توانست احتراز كرد از نكاح و خواستگارى مادر و خواهر و محرمان خود و كمتر قباحتى بلكه شنيعتر و قبيحتر از همه آنست كه اگر با عقل از شكم مادر بيرون آيد خواهد ديد چيزى كه حلال و نيكو نيست ديدن آن، يعنى عورت مادر. آيا نمى بينى چگونه هر امرى از امور خلقت را باز داشته با نهايت صواب و حكمت و خالى گردانيده خورد و بزرگ امور خود را از شوائب خطا و زلل.
منبع : توحيد مفضل ، ترجمه علامه مجلسى، ص: 65