کربلا کعبه عشاق
السلام علیک یا اباعبدلله
خدایا ! چقدر برای آقایمان داغ برادر سخت بود، برادری مهربان وفداکار که جان خود را برای اسلام و امامش فدا کرد . برادری که به خاطر تشنگی برادر و اطفالش از کنار نهرآب ، تشنه به راه افتاد. در آن گرما از آب ننوشید تا اول مولایش بنوشد. با این حال احساس کردن خنکی آب ونگاه بر آن را گناه میداند . گناهی که باید آن را با قربانی جبران کند، شاید در آن لحظات آخر زبان حالش چنین بوده:
کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام
شد در این قبله عشاق دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست کنم قربانی
تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم
السلام علیک یا ابالفضل العباس