مصائب عظیم ماه صفر
ماه صفر دومین ماه سال هجری قمری است. این ماه برای جهان اسلام و تشیع مفهوم ویژه ای دارد و خاطره ساز است زیرا یادآور خاطره های مختلف و مصیبت بار میباشد.در 28 این ماه در سال 10 هجری رحلت بزرگ رهبر نجات بخش و سعادت آفرین جهان، یعنی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) رخ داد.
آن حضرت که در طی 23 سال مبارزه پیگیر با دشمنان دین و چهره های طاغوتی زمانش، لحظه ای از پای ننشست، و با همه مشکلات طاقت فرسا، و در شرایط دشوار، با انبوه دشمنان، ستیز کرد و سرانجام توانست ملتی وحشی و پراکنده را که در غرقاب جهل، خرافات و فساد و آلودگی غوطهور بوده و با پستی، رذالت و جنگ و کشتار و غارت و ستم روبرو بودند، نجات دهد.
او چنین ملتی را، حکمفرمای قسمت اعظم جهان آباد و متمدن آن روز ساخت و به آنان آقایی و سروری بخشید و یک حکومت عدل و تقوی و یک جامعه توحیدی در سایه فرمان “الله" پدید آورد.
عظمت و محبوبیت آن حضرت بدان سان بود که مرگ او مدینه را لرزاند و جهان اسلام آن روز را یکپارچه در سوگ و عزا فرو برد و به طوری که مردم، بسان مادران جوان مرده ناله میکردند و اشک میریختند.
و نیز در همین روز، شهادت فرزندش، دومین پیشوای شیعه حسن بن علی(علیه السلام) رخ داد.
او که علم و تقوی و بزرگواری، شهامت و شجاعت را از جد و پدر به ارث برده بود، پس از شهادت علی(علیه السلام) با معاویه خائن، در کشمکش بود. سرانجام در برابر توطئه ناجوانمردانه معاویه و خیانت منافقان، ناگزیر از جنگ کناره گرفت و با معاویه پیمان صلح بست.
مواد صلح به گونه ای بود که از یکسو معاویه را از تعیین جانشین و ولیعهد منع میکرد و اجازه نمیداد برنامه ضد اسلامی او عملی شود و از دیگر سو مانع نابودی دوستان مؤمن و فداکار میشد.
و از طرف سوم این صلح، فرصتی بود تا امام حسن(علیه السلام) تجدید قوا نموده و افکار عمومی را بر ضد معاویه و بنیامیه و کارهای ضد اسلامی آنان بسیج کند و زمینه را برای قیام امام حسین(علیه السلام) آماده سازد.یکی دیگر از رخدادهای بزرگ این ماه، بازگشت خاندان امام حسین(علیه السلام) از سفر پرخاطره کوفه و شام است.
کسی چه میدانست که: امام حسین(علیه السلام) در آن حرکت حیات بخش خود به کربلا و قیام مقدسش بر ضد استکبار و دیکتاتوری یزید، چرا اهل بیت و زن و بچه را همراه میبرد؟
با آنکه همه جا، بوی خون و پیام مرگ از این قیام میآمد و امام نیز هنگام حرکت فرمود: “آنکه از بذل جان دریغ ندارد و آماده شهادت و ملاقات با خداست با ما حرکت کند".
پس معنای حرکت زن و فرزندان و خواهران چه بود؟ آیا جز اسارت و گرفتاری پاکترین سلاله عفت و نجیبترین خاندان بشری در دست رذلترین انسان نماها و دیوسیرت ترین دژخیمان اموی چیز دیگری میتوانست باشد؟
و آیا امام واقع نگر و آگاه از همه چیز، از این سرنوشت بی خبر بود؟! نه!
پس از آنکه صحرای کربلا گلگون شد و پیکر مجاهدان و شهیدان راستین به زمین افتاد کاروان اسیران به سوی کوفه و شام حرکت داده شد.
هرچند آنان در لباس اسارت بودند ولی همین اسارت نقش پاسداری و رسالت سنگین و هشدار دهنده آنان را آشکار ساخت. اولین خطابه پرشور زینب کبری دختر علی(علیه السلام) و زینالعابدین(علیه السلام) فرزند حسین(علیه السلام) در بازار کوفه و در مجلس پسر زیاد، کوفه را لرزاند و بذر انقلاب و شورش ضد اموی را پاشید و آنگاه سخنان آتشین و شورانگیز آنان در شام، حتی درون کاخ خلافت و در اجتماع عظیم مسجد جامع دمشق، توفانی به پا کرد و کاخ ستم و تزویر و نفاق بنیامیه را لرزاند … با این سخنرانیها از این حرکت و نقش این اسارت آشکار شد و بازگشت پیروزمندانه اسیران به کربلا و مدینه، عظمت این رسالت و نقش روشنگرانه و بیدار سازش، روشنتر گردید و همه فهمیدند که چرا امام، هنگام حرکت میفرمود:"ان اله قدشاء ان یراهن سبایا …" : خداوند خواسته آنها را اسیر ببیند.
در آخرین روز از این ماه، شهادت جانگداز پیشوای هشتم شیعه امام رضا(علیه السلام) رخ داده است. آن حضرت که پس از شهادت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در زندان هارون، همواره در فشار و خفقان و در محاصره دژخیمان حکومت وقت بود.
با روی کار آمدن مأمون و سیاست صلح و آشتی او با خاندان رسالت! ناگزیر از هجرت به خراسان شد، و پس از یک دوره کشمکشهای باطنی و مبارزه علمی و ایدئولوژیکی و شناساندن تشیع راستین و مذهب اهل بیت در جهان اسلام، رسمی کردن مذهب تشیع در سطح جهانی و … مورد حسد مأمون قرار گرفت و در سال 203 هجری در سن 55 سالگی به وسیله سم شهید گردید.
حرکت و هجرت امام هشتم در مسیر و ادامه همان حرکت و هجرت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام حسین(علیه السلام) و … بود و در واقع کاری که امام حسین با قیام خونین خویش انجام داد امام رضا(علیه السلام) نیز در لباس هجرت و حرکت به خراسان پیاده کرد.این مصیبتهای بزرگ را به جهان اسلام و تشیع تسلیت میگوییم.
منبع : سایت تبیان