هزار شکر خدا را که در شب یلدا / برای گریه کمی بیشتر زمان داریم .....
تمام ما که ز پروانه ها نشان داریم
برای سینه زدن تا سحر توان داریم
هزار شکر خدا را که در شب یلدا
برای گریه کمی بیشتر زمان داریم …..
« السلام علیک یا ابا عبدالله »
وقتی که پدر و پسر شرفیاب شدند سلام کردند . حسین جواب داد . این سلام و جواب نشانه موفقیت در نقشه بود
مسعود تیمی از شیعیان به نام بود . پسرش عبدالرحمن نیز.
پدر و پسر از شخصیت های برجسته کوفه بودند . هر دو شجاع ،
هر دو دلیر و در جنگ های مسلمانان از خود ، نامی به یادگار
گذارده بودند . خواستند به سوی حسین شتابند ، راه را بسته
یافتند ،نقشه ای طرح کرده و آن را خوب پیاده کردند و خود را به
حسین رسانیدند . یاران حسین زیرک بودند و هوشیار . مردم
باایمان چنین بوده و هستند .
خود را در زمره سپاه یزید قرار دادند و از کوفه با سپاه بیرون شدند ،
به کربلا رسیدند و در برابر سپاه حسین قرار گرفتند منتظر فرصت
بودند و غفلت همکاران را خواهان . تا آن زمان فرارسید و فرصت
پیدا شد و آن ، سه روز قبل از روز شهادت بود . فرصت را مغتنم
شمرده به سوی حسین دویدند و به خدمتش رسیدند .
فرصت را مغتنم شمردن از شایستگی های عالی انسانیت است .
بیشتر موفقیت های مردم ، در اثر بهره برداری از فرصت است .
بسیاری از شکست ها در اثر غفلت از فرصت ها است .
وقتی که پدر و پسر شرفیاب شدند سلام کردند . حسین جواب داد .
این سلام و جواب نشانه موفقیت در نقشه بود . آمادگی خود را برای
شهادت عرضه داشتند و در خدمت حسین بماندند .
روز شهادت ، به جانبازی پرداختند . آن دو در زمره مدافعان نخستین
حمله سپاه یزید قرار داشتند ، سخت کوشیدند ، پایداری کردند ،
تا هر دو شربت شهادت نوشیدند .
خرم دل آن پدر که چنین باشدش پسر
فرخ رخ این پسر که چنان باشدش پدر
جابربن حجاج تیمی نیز چنین کرد ، از کوفه به کربلا ، در زمره سپاه
یزید قرار گرفت و به کوی شهادت آمد و در ساعت فرصت ، خود را به
حسین رسانید و در خدمتش بماند تا شهید گردید .
( پیشوای شهیدان ، آیت الله سید رضا صدر، ص 364)
زیارت اربعین یکی از نشانههاى مؤمن
شب یلدا ! قدم آرام بردار
شب یلدا ! قدم آرام بردار
کمی هم احترام ما نگه دار
تو می بینی ربابم غصه دار است
بنی هاشم هنوزم داغدار است
صدای العطش در گوش مانده
بدن ها بی کفن هر گوشه مانده
شب یلدا تو هم چله نشین باش
سیه پوش غم سالار دین باش
ای مردم ! بر شما می ترسم که سرانجامی داشته باشید مانند سرانجام قوم نوح !
حنظله ، شبامی است . شبامیان تیره ای از قبیله همدان هستند .
همدانیان همگی از دوستان وفادار علی بشمارند و جان بر کف در راه
علی و آل علی آماده بودند . حنظله از بزرگان قوم به شمار می رفت .
سخنوری دانا و دلیری توانا بود . قاری قرآن بود و رهبری قوم خود را بر
عهده داست . حنظله از کوفه به سوی حسین رهسپار شد و پیروی
حسین را به جای رهبری قوم خود برگزید ؛ هر چند یاران حسین هر
کدام رهبر بشریت بوده اند .
حنظله در کربلا به حسین پیوست و چشمش بر دست حسین بود و
گوشش بر فرمان .
وی با یزیدیان سه گونه جهاد کرد :
جهاد سیاسی ، جهاد سخنوری ، جهاد جانبازی .
پس شربت شیرین و گوارای شهادت را با لب تشنه بنوشید و سیراب
جاودانی گردید . حسین ، حنظله را به منصب سفارت برگزید . این
پستسیاسی را بدو محول گردانید . وی در میان حسین و سپاه یزید ،
بهرفت و آمد پرداخت و در فعالیت های سیاسی کوشش کرد و کوتاهی
نداشت ، ولی نتیجه ای نگرفت و نتوانست عمر سعد و سربازانش را
از راه کج بازدارد و به راه راستشان آورد . آن سخنور توانا ، آن یل ارجمند ،
روز شهادت شرفیاب شد و اجازه گرفت و به میدان رفت . و دومین جهاد
خود را آغاز کرد به پند گویی و موعظه همشهریان پرداخت و چنین گفت :
ای مردم ! بر شما می ترسم که سرانجامی داشته باشید مانند سرانجام
قوم نوح ! سرانجام قوم عاد ! سرانجام قوم ثمو د ! سرانجام ظالمان و
ستمگرانی که از پس آنان آمدند ! بدانید که خدای بر بندگانش ظلم نخواسته
و کیفر ظالمان و ستمکاران را خواهد داد . ای مردم ! از روز رستاخیز بترسید
، روزی که به جز خدای پناهی نداشته باشید . کسی که اسیر خواهش
دلی باشد ، هیچ کس نمی تواند هدایتش کند.
ای مردم ! از کشتن حسین بترسید که عذاب الهی کیفر شما خواهد بود .
آن که دروغ بگوید ، سیاه بخت خواهد شد .
در این هنگام پیشوای شهیدان، حنظله را ندا داه و فرمود : این مردم
وقتیشایسته عذاب الهی شدند که دعوت تو را به حق رد کردند و در
برابر تو ایستادگی کرده جفاجویی پیشه ساختند و ریختن خون تو و یارانت
را روا شمردند ! اکنون حال ایشان چگونه خواهد بود که دستشان تا مرفق
به خون برادران برادران پارسای تو فرو رفته و انسان کشی را پیشه کردند !
حنظله عرض کرد : فدایت شوم راست می گویی آیا ما به سوی خدا
می رویم و خود را به برادران شهیدمان می رسانیم ؟!
پیشوای شهیدان فرمود : شتاب کن به سوی چیزی که از دنیا و آن چه
در اوست بهتر و برتر است و برو به سوی زندگی و ثروتی که بی زوال
و جاویدان است و فانی نخواهد شد .
حنظله گفت : ای اباعبدالله ! سلام بر تو و درود و رحمت حق بر تو و
بر دودمان تو باد .خدای ما را در بهشت همنشین تو گرداند .
پیشوای شهیدان فرمود : ” آمین آمین ” و این مژده ای بود برای حنظله .
پس حنظله شمشیر برکشید و بر سپاه کوفه زد و به جانبازی پرداخت ،
تیغ می زد و می شکافت و پیش می رفت ، یزیدیان محاصره اش کرده ،
گردش را گرفتند و به قتلش رسانیدند . حنظله به آرزوی خود رسید و در
بهشت با حسین همنشین گردید.
همنشینان حسین در بهشت اینانند ،کسانی که از دار و ندار خود گذشته
و همچون حسین همه ا در راه خدا فدا کردند. کسانی که خود خواهی
را کنار گذاردند . تمایلات شخصی را کنار گذاردند ، به دنبال نام نرفتند
ولی خدای آنان را نامور ساخت .
( پیشوای شهیدان ، آیت اللله سید رضا صدر ، ص 379 )