مقایسه ای بین بصیرت امت امیر المومنین علی(ع) و امت امام خمینی (ره)
آقای ابوئی ،آزاده و جانباز هشت سال دفاع مقدس در جلسه این هفته طلاب حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها به مناسبت هفته بصیرت در مورد خطبه 34 نهج البلاغه مطالب مهمی را بیان کردند. بخش اول این خطبه را امام علی علیه السلام در نکوهش سستی و نافرمانی کوفیان ایراد فرمودند. ایشان می فرمایند :
«نفرین بر شما کوفیان! که از فراوانی سرزنش شما خسته شده ام .آیا به جای زندگی جاویدان قیامت به زندگی زود گذر دنیا رضایت دادید ؟ و به جای عزت و سربلندی ، بدبختی و ذلت را انتخاب کردید ؟ هر گاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت می کنم ، چشمانتان از ترس در کاسه می گردد ، گویا ترس از مرگ عقل شما را ربوده و چون انسان های مست از خود بیگانه شده ،حیران و سرگردانید . گویا عقل های خود را از دست داده و درک نمی کنید . من دیگر هیچ گاه به شما اعتماد ندارم و شما را پشتوانه خود نمی پندارم . شما یاران شرافتمندی نیستید که کسی به سوی شما دست دراز کند .به شتران بی ساربان می مانید ، که هر گاه از یک طرف جمع آوری گردید ، از سوی دیگر پراکنده می شوید .»
آقای ابوئی در توضیح این بخش از خطبه بیان کردند که :
بارها حضرت علی علیه السلام در خطبه های خود مردم کوفه را سرزنش کردند،مخصوصاًدر سالهای اواخر عمرشان . ولی به لطف خداوند وبصیرت مردم ایران ، هرگز مورد نکوهش امام خمینی (ره) قرار نگرفتند و ایشان بارها از امتشان به نیکی یاد کردند.
امام علی علیه السلام بعد از مذمت کوفیان میفرمایند که در مورد شما هیچ اعتمادی نمی توانم بکنم . در حالی که امام خمینی (ره ) بارها بیان می کردند که من با کمک ملت این کار را انجام می دهم .
سپس امام علی علیه السلام می فرمایند که شما شتران بی ساربان می مانید. در مورد حکمت این تشبیه می توان گفت اولاً گله گوسفند اگر بدون چوپان بماند چند دسته شده و متفرق می شوند ولی شتران بی ساربان هر کدام به تنهایی به سویی می روند. ثانیاً اگر چوپان دیگری بیاید می تواند به راحتی گله گوسفندان را جمع کند ولی اگر ساربان دیگری برای جمع کردن شتران برود آن ها بیشتر متفرق می شوند و ساربان نمی تواند آن ها را جمع کند.
در بخش بعدی خطبه امام علی علیه السلام در مورد علل عقب ماندگی کوفیان می فرمایند:
«به خدا قسم ! شما بد وسیله ای برای افروختن آتش جنگ هستید . شما را فریب می دهند ،اما فریب دادن نمی دانید ، سرزمین شما را پیاپی می گیرند اما شما پروا ندارید .چشم دشمن برای حمله شما خواب ندارد ولی شما در غفلت به سر می برید . به خدا سوگند ! شکست برای کسانی است که دست از یاری یکدیکر می کشند .سوگند به خدا ! اگر جنگ سخت شود و سوزش مرگ شما را برگیرد از اطراف فرزند ابوطالب همانند جدا شدن سر از تن ، جدا و پراکنده می شوید .به خدا سوگند! آن که دشمن بر جان خویش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد و استخوانش را بشکند و پوستش را جدا سازد ، عجز و ناتوانی اش بسیار بزرگ و قلب او بسیار کوچک وضعیف است . تو اگر می خواهی این گونه باش ،اما من ، به خدا سوگند! چنان ضربه ای بر پیکر او وارد سازم که ریزه های استخوان سرش پراکنده شود و بازو ها و قدم هایش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد.»
آقای ابوئی افزودند: از این جا وارد بحث 9 دی می شویم امام علی علیه السلام می فرمایندکه شما در برابر حمله دشمن دفاع نمی کند اما ملت امام خمینی (ره ) در ماجرای 9 دی 88 نشان دادند که در برابر حمله دشمن هر چند بسیار مخفیانه باشد ،از کشور دفاع می کنند ،با آن که دشمن تاعمق کشور نفوذ کرده بود .
امت امام علی علیه السلام با فریب دشمن گمراه شده و دست از ولایت کشیدند اما امت امام خمینی (ره)از ولایت فقیه دفاع کرد ه و حتی شعار های بر ضد اصل ولایت فقیه را در گلو خفه کردند.
امت امام علی علیه السلام با فریب دشمنان منحرف شدند وخود را به عبادت مشغول کردند ولی ملت امام خمینی (ره) حتی در رو ز سیزده محرم به مقابله با دشمنان پرداختند.
امام در نکته بعدی اشاره می کنند که اگر دشمن بر شما مسلط شودشما را به کلی نابود می کند ودر انتها روحیه علوی خود رابیان کرده تا بتوانیم به شیوه ایشان عمل کنیم.
روحیه علوی : در مقابل فعالیت های دشمن نه تنها بی توجه نباشید بلکه به شدت مقابله و مبارزه کنید.