" مهدی موعود تحقق بخش ايده آل همه انبياء و اولياء و مردان مبارز راه حق است " .
ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان ، و وسيله ای است برای پيشوا و مقتدا شدن آنان ، و مقدمه ای است برای وراثت آنهاخلافت الهی را در روی زمين” « و نريد ان نمن علی الذين استضعفوا فیالارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين »".
ظهور مهدی موعود ، تحقق بخش وعدهای است كه خداوند متعال از قديم ترين زمانها در كتب آسمانی به صالحان و متقيان داده است كه زمين از آن آنان است و پايان ، تنها به متقيان تعلق دارد :
” « و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارضيرثها عبادی الصالحون »” - ” « ان الارض لله يورثها من يشاء من عباده
و العاقبة للمتقين »” .
حديث معروف كه می فرمايد : ” « يملاء الله به الارض قسطا و عدلا بعد ماملئت ظلما و جورا » ” نيز شاهد مدعای ما است نه بر مدعای آن گروه ، دراين حديث نيز تكيه بر روی ظلم شده است وسخن از گروه ظالم است كه مستلزم وجود گروه مظلوم است و می رساند كه قيام مهدی برای حمايت مظلومانی است كه استحقاق حمايت دارند - بديهی است كه اگر گفته شده بود يملاء الله به الارض ايمانا و توحيدا وصلاحا بعد ما ملئت كفرا و شر كا وفساد مستلزم اين نبود كه لزوما گروهی مستحق حمايت وجود داشته باشد . درآن صورت استنباط می شد كه قيام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته وبه صفر رسيده است نه برای گروه اهل حق - ولو به صورت يك اقليت .شيخ صدوق روايتی از امام صادق عليه السلام نقل می كند مبنی بر اينكه اين امر تحقق نمی پذيرد مگر اينكه هر يك از شقی و سعيد به نهايت كار خودبرسد .
پس سخن در اينست كه گروه سعداء و گروه اشقياء هر كدام به نهايت كار خود برسند ، سخن در اين نيست كه سعيدی در كارنباشد و فقط اشقياء به منتهی درجه شقاوت برسند .در روايت اسلامی سخن از گروهی زبده است ، كه به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق می شوند . بديهی است كه اين گروه ابتدا به ساكن خلق نمیشوند وبه قول معروف از پای بوته هيزم سبز نمی شوند . معلوم می شود در عين اشاعه ورواج ظلم و فساد ، زمينه هايی عالی وجود دارد كه چنين گروه زبده راپرورش میدهد . اين خود میرساند كه نه تنها حق و حقيقت به صفر نرسيدهاست ، بلكه فرضا اگر اهل حق از نظر كميت قابل توجه نباشد از نظر كيفيت ارزندهترين اهل ايمانند و در رديف ياران سيد الشهداء .از نظر روايات اسلامی در مقدمه قيام و ظهور امام يك سلسله قيامهای ديگر از طرف اهل حق صورت می گيرد ، آنچه به نام قيام يمانی قبل از ظهوربيان شده است نمونه ای از اين سلسله قيامها است . اين جريانها نيز ابتدابه ساكن و بدون زمينه قبلی رخ نمی دهد .در برخی روايات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق كه تا قيام مهدی عجل الله تعالی فرجه ادامه پيدا می كند و چنانكه می دانيم بعضی از ” علمای شيعه ” كه به برخی از “دولتهای شيعی ” معاصر خود حسن ظن داشته اند ، احتمال دادهاند كه دولت حقی كه تا قيام مهدی موعود ادامه خواهد يافت همان سلسله دولتی باشد .اين احتمال هر چند ناشی از ضعف اطلاعات اجتماعی و عدم بينش صحيح آنان نسبت به اوضاع سياسی زمان خود بوده اما حكايتگر اينست كه استنباط اين شخصيتها از مجموع آيات و اخباری و احاديث مهدی ، اين نبوده كه جناح حق و عدل و ايمان بايد يكسره در هم بشكند و نابود شود و اثری از صالحان ومتقيان باقی نماند تا دولت مهدی ظاهر شود ، بلكه آن را به صورت پيروزی جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم و بی بند و باری تلقی می كرده اند .
از مجموع آيات و روايات استنباط می شود كه قيام مهدی موعود ( عج )آخرين حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است كه از آغاز جهان برپا بوده است .
” مهدی موعود تحقق بخش ايده آل همه انبياء و اولياء و مردان مبارز راه حق است ” .
(قيام و انقلاب مهدی ( عج ) از ديدگاه فلسفه تاريخ ، استاد مرتضی مطهری )
صفحات: 1· 2