نزال بن سبرة گويد:
امير المؤمنين علىّ بن أبى طالب عليه السّلام براى ما خطبه خواند و بر خداى تعالى حمد و ثنا گفت و بر محمّد و خاندانش درود فرستاد آنگاه سه بار فرمود:
اى مردم! پيش از آنكه مرا از دست بدهيد از من پرسش كنيد،
آنگاه صعصعة بن صوحان برخاست و گفت:
اى امير المؤمنين! چه وقت دجّال خروج مى كند؟
علىّ عليه السّلام فرمود: بنشين كه خداوند كلامت را شنيد و خواسته تو را دانست به خدا سوگند در اين باب سؤال شونده از سئوال كننده داناتر نيست و ليكن براى آن علامات و نشانه هايى است كه طابق النّعل بالنّعل دنبال يك ديگر بيايد كه اگر خواستى تو را بدان آگاه كنم
و او گفت :آرى اى امير المؤمنين!
و علىّ عليه السّلام فرمود:
آنها چنين است: آنگاه كه مردم نماز را تباه سازند و امانت را ضايع كنند و دروغ را حلال شمارند و رباخوارى كنند و رشوه گيرند و ساختمانهاى استوار بنا كنند و دين را به دنيا بفروشند و سفيهان را به كار گمارند و با زنان مشورت كنند و قطع رحم نمايند و از هوس پيروى كنند و خونريزى را سبك شمارند و بردبارى ضعف و ستمگرى افتخار به شمار آيد و اميران فاجر و وزيران ستمكار و كدخدايان خيانتكار و قاريان فاسق باشند و گواهيهاى دروغ ظاهر گردد و فجور و بهتان و گناه و طغيان علنى شود و قرآنها را زيور كنند و مساجد را بيارايند و مناره ها را بلند سازند و اشرار را احترام كنند و صفوف درهم آيد وقلوب مختلف شود و پيمانها شكسته گردد و موعود نزديك شود و زنان به خاطر حرص بر دنيا در تجارت با شوهرانشان مشاركت كنند و آواز فاسقان بلند شود و آن را استماع كنند و رذلترين مردم رهبر آنها شود و از فاجر به خاطر ترس از شرّش بپرهيزند و دروغگو را تصديق كنند و خائن را امين شمارند و زنان آوازه خوان و تار و طنبور فراهم آورند و آخر اين امّت اوّل آن را لعنت كند و زنان بر زينها سوار شوند و زنان به مردان و مردان به زنان تشبّه كنند و شاهد بدون استشهاد گواهى دهد و ديگرى بىآنكه حقّ را بشناسد و تفقّه در دين داشته باشد قضاء ذمّه را گواهى دهد و كار دنيا را بر آخرت ترجيح دهند و پوست ميش را بر دل گرگ بپوشند و دلهايشان بدبوتر از مردار و تلختر از زهر باشد، در اين وقت سرعت و شتاب كنيد سرعت و شتاب كنيد و بهترين جاها در آن روز بيت المقدس باشد و بر مردم زمانى درآيد كه هر كدامشان آرزو كنند كه از ساكنان آنجا باشند.
(كمال الدين،ترجمه پهلوان، ج2، ص: 313)