• تماس  
  • خانه 

امام عصر (عج) و خضر نبی (ع)

25 آبان 1393 توسط مرادی

 

 

امام رضا علیه السلام می فرمایند :


«حضرت خضر علیه السلام از آب حیات نوشیده لذا تاکنون زنده است و تا دمیدن صور نمی میرد. او همواره نزد ما (ائمّه) می آید و بر ما سلام می کند… همه ساله در مراسم حج شرکت می کند و حج به جای می آورد. در عرفات می ایستد و به دعای مؤمنان «آمین» می گوید. خداوند به زودی قائم ما را با خضر مأنوس کند و وحشت او را به ایمنی تبدیل نماید و با مأنوس ساختن او، قائم علیه السلام را از رنج غربت و تنهایی رهایی بخشد». (1) .


برخی دیگر از ویژگی های حضرت خضر علیه السلام عبارت است از :


1 - حضرت خضر علیه السلام در هر سرزمینی که فرود آید، آن جا سرسبز و مصفّا می شود. حضرت قائم علیه السلام نیز به هر سرزمینی که بگذرد، آن ناحیه سرسبز و پرگیاه می گردد، و آب از آن می جوشد و چون از آن جا برود، آب فرو می رود، و زمین به حال خود برمی گردد. (2) .

2 - خداوند به حضرت خضر علیه السلام، قدرت و نیروئی عنایت فرموده است که به هر شکلی بخواهد درآید ؛ هم چنان که به حضرت قائم علیه السلام نیز همین قدرت را مرحمت فرموده است. (3) .

3 - حضرت خضر علیه السلام به علم باطن مأمور بود ؛ چنان که به حضرت موسی علیه السلام گفت : «تو هرگز نمی توانی همپای من صبر کنی ؛ چگونه می توانی بر چیزی که به شناخت آن احاطه نداری صبر کنی؟» (4) حضرت قائم علیه السلام نیز به علم باطن مأمور است.

4 - اسرار کارهای شگفت انگیز حضرت خضر علیه السلام، آشکار نشد مگر بعد از آن که خود، فاش کرد. اسرار غیبت حضرت مهدی علیه السلام نیز روشن نمی شود مگر بعد از ظهور.

5 - حضرت خضر علیه السلام، هر سال در مراسم حج شرکت می کند، مناسک حج را انجام می دهد. حضرت قائم علیه السلام نیز هر سال در مراسم حج حضور یافته مناسک به جای می آورد.

 

…………………………

(1) اثبات الهداة، ج3، ص480.

(2) النجم الثاقب، ص14.

(3) بحارالانوار، ج13، ص286.

(4) کهف 67:18 و 68.

 

 

(آف‍ت‍اب‌ در ن‍گ‍اه‌ خ‍ورش‍ی‍د ، م‍رت‍ض‍ی‌ طاه‍ری‌ )

 

 

 نظر دهید »

بر سنگ قبرم اسم مرا ننویسید و به جای آن حدیث امام حسین(ع) را که معلمم به من آموخته، بدهید بنویسند:

25 آبان 1393 توسط مرادی

 

شهید فرامرز بخشی‌پور در وصیت‌نامه خود می‌نویسد:


بر سنگ قبرم اسم مرا ننویسید و به جای آن حدیث امام حسین(ع) را که معلمم

به من آموخته، بدهید بنویسند:

(ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی)

اگر دین محمد(ص) تداوم نمی‌یابد مگر با کشته شدن من، پس ای شمشیر ها

مرا در برگیرید.


من هم به پیروی از او فریاد می‌زنم؛ اگر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی تداوم

نمی‌یابد، مگر با کشته شدن من، و اگر فرج مولایم ولی‌عصر(عج) نزدیک نمی‌شود

مگر با کشته شدن من، ای رگبارها و ای خمپاره‌ها مرا پاره‌پاره کنید.

 

منبع : سایت شهید آوینی

 


 نظر دهید »

من امروز دامان تو را می گیرم که در قیامت جد حسین علیه السلام و مادر حسین علیه السلام ، هم از من شفاعت کنند

24 آبان 1393 توسط مرادی

 


هنگامی که امام حسین علیه السلام از مکه به جانب عراق در حرکت بودند ، زهیر بن قین نیز با آن حضرت هم مسیر شده بود اما در همه این مدت تردید داشت که آیا با حسین بن علی علیه السلام روبرو بشنود یا نه ؟


او از طرفی می دانست که حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام فرزند پیغمبر (ص) است و حق بزرگی بر این امت دارد و از طرفی دیگر او با حضرت علی علیه السلام میانه خوبی نداشت . به همین جهت می ترسید که با آن حضرت روبرو شود و امام از وی تقاضایی کنند و او در انجام آن قصور ورزد .


بالاخره در یکی از منازل بین راه ، اجبارا با امام حسین علیه السلام بر سر یک چاه آب فرود آمد .


حضرت ابی عبدالله علیه السلام کسی را به جانب زهیر بن قین فرستادند تا او را به نزد امام دعوت کنند .

وقتی که فرستاده امام حسین علیه السلام به جایگاه زهیر رسید ، وی و اقوام و قبیله ای در خیمه ای مشغول صرف غذا بودند .

فرستاده امام رو به زهیر بن قین کرد و گفت: ” ای زهیر ! دعوت حسین علیه السلام رابپذیر .”

زهیر با شنیدن این پیام ، رنگ بر رخسارش پرید ، ترس و وحشت سراپای وجود او و قومش را در برگرفت و گفت:” آنچه نمی خواستم شد!!”

او زن صالحه و مومنه ای به نام “دیلم” داشت دیلم متوجه قضیه شد، نزد زهیر آمد و بایک ملامت عجیبی فریاد زد :” زهیر ! خجالت نمی کشی ؟ پسر پیغمبر خدا ، فرزند زهرا ، تو را به سوی خود می خواند و تو از رفتن ، امتناع می ورزی !؟ تردید به خود راه نده ، بلکه باید افتخار کنی که می روی ، بلند شو !”

این سخنان در وجود زهیر کارگر افتاد ، بلند شد و به جانب خیمه گاه حسین علیه السلام حرکت کرد .

وی پس از مدتی که در خدمت امام بود ، با چهره ای خوشحال و خندان باز گشت و مشغول وصیت شد ! پس خودش را مجهز کرد و گفت :” من رفتم .”

در این هنگام همسرش دامان زهیر را گرفت و گفت : ” زهیر! تو رفتی ، اما به یک مقام رفیع نائل شدی ، زیرا امام حسین علیه السلام از تو شفاعت خواهد کرد . من امروز دامان تو را می گیرم که در قیامت جد حسین علیه السلام و مادر حسین علیه السلام ، هم از من شفاعت کنند .”

 

(زنان نمونه ، علی شیرازی ، ص 134 )

 

 نظر دهید »

زینب کبری، مجسمه ی عزت

24 آبان 1393 توسط مرادی

 

حماسه‌ی بزرگی که عرض کردیم، حماسه‌ی زینب کبری (سلام الله علیها) است که مکمّل حماسه‌ی عاشورا است؛ بلکه به یک معنا حماسه‌ای که بی‌بی زینب کبری (سلام الله علیها) به‌وجود آورد، احیاکننده و نگه‌دارنده‌ی حماسه‌ی عاشورا شد.

عظمت کار زینب کبری (علیهاالسّلام) را نمی شود در مقایسه‌ی با بقیّه‌ی حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسه‌ی با خود حادثه‌ی عاشورا سنجید؛ و انصافاً این دو عِدل یکدیگرند. این انسان باعظمت، این بانوی بزرگ اسلام بلکه بشریّت، توانست در مقابل کوه سنگین مصائب، قامت خود را استوار و برافراشته نگه‌دارد؛ حتّی لرزشی هم در صدای این بانوی بزرگ از این‌همه حادثه پدید نیامد؛ هم در مواجهه‌ی با دشمنان، هم در مواجهه‌ی با مصیبت و حوادث تلخ، مثل یک قلّه‌ی سرافراز استواری ایستاد؛ درس شد، الگو شد، پیشوا شد، پیشرو شد.

در بازار کوفه، در حال اسارت، آن خطبه‌ی شگفت‌آور را ایراد کرد: «یا اَهلَ‌الکوفَةِ یا اَهلَ الخَتلِ و الغَدرِ اَ تَبکونَ، اَلا فَلا رَقأَتِ العَبرَةُ وَ لاهَدَأَتِ الزَّفرَةُ اِنَّما مَثَلُکُم کَمَثَلِ التِی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ اَنکاثاً» تا آخر؛

لفظ مثل پولادْ محکم، معنا مثل آبِ روان تا اعماق جانها می‌نشیند. در آن‌چنان وضعیّتی زینب کبری مثل خود امیرالمؤمنین حرف زد؛ تکان داد دلها را، جانها را و تاریخ را؛ این سخن ماند در تاریخ؛ این در مقابل مردم در محمل اسارت.

بعد هم، هم در مقابل ابن‌زیاد در کوفه، هم چند هفته بعد در مقابل یزید در شام، با آن‌چنان قدرتی سخن گفت که، هم دشمن را تحقیر کرد، هم سختی‌هایی را که دشمن تحمیل کرده بود، تحقیر کرد.

شما می خواهید خاندان پیغمبر را به خیال باطل خودتان مغلوب کنید، منکوب کنید، ذلیل کنید؟ لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین.

مجسّمه‌ی عزّت است زینب کبری، همچنان‌که حسین بن علی (علیه‌السّلام) در کربلا، در روز عاشورا مجسّمه‌ی عزّت بود. نگاه او به حوادث با نگاه دیگران فرق دارد؛ [با] آن‌همه مصیبت، وقتی دشمن میخواهد او را شماتت کند، می گوید: ما رَاَیتُ اِلّا جَمیلاً؛

آنچه دیدم زیبا بود؛ شهادت بود، داغ بود، امّا در راه خدا بود، برای حفظ اسلام بود، ایجاد یک جریانی بود در طول تاریخ تا امّت اسلام بفهمند که چه‌کار باید بکنند، چگونه باید حرکت کنند، چگونه باید بایستند. این کارِ بزرگِ حماسه‌ی زینبی است؛ این عزّتِ ولىّ خدا است.

زینب کبری از اولیاءالله است؛ عزّت او عزّت اسلام است؛ اسلام را عزیز کرد، قرآن را عزیز کرد. ما البتّه آن بلندپروازی را نداریم، آن همّت را نداریم که بخواهیم بگوییم رفتار این بانوی بزرگ الگوی ما است؛ ما کوچک‌تر از این حرفها هستیم؛ امّا باید به‌هرحال حرکت ما در جهت حرکت زینبی باشد؛ باید همّت ما، عزّت اسلام و عزّت جامعه‌ی اسلامی و عزّت انسان باشد؛ همان‌که خدای متعال با احکام دینی و شرایعِ بر پیغمبران، مقرّر فرموده است.

 

مقام معظم رهبری مدظله العالی 92/8/29

 



 نظر دهید »

امام عصر(عج) و حضرت موسی (ع)

24 آبان 1393 توسط مرادی

 

الف : دوران حمل مادر حضرت موسی علیه السلام و مادر حضرت مهدی علیه السلام هر دو مخفی بود.

ب : ولادت امام عصر علیه السلام و ولادت حضرت موسی علیه السلام هر دو مخفی بود.

ج : حضرت موسی علیه السلام از قومش دو غیبت داشت که یکی از دیگری طولانی تر بود ؛ غیبت اول از مصر بود و غیبت دوم، هنگامی که به سوی میقات پروردگارش (کوه طور) رفت. مدت غیبت نخستین بیست و هشت سال و زمان دومین غیبت چهل روز بود،

خداوند متعال می فرماید : « فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أرْبَعِینَ لَیْلَةً ». (1) .

حضرت قائم علیه السلام نیز دو غیبت دارد که یکی از دیگری طولانی تر است.

د : حضرت موسی علیه السلام از ترس دشمنانش غائب شد. خداوند متعال می فرماید : « فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفاً یَتَرَقَّبُ » (2)

امام عصر علیه السلام نیز از ترس دشمنان پنهان گردید.

ه : وقتی حضرت موسی علیه السلام غائب شد، قومش در منتهای رنج و فشار و مشقّت و ذلّت واقع شدند ؛ به امر فرعون، پسران آنها را می کشتند و زنانشان را زنده نگه می داشتند. در زمان غیبت حضرت مهدی علیه السلام نیز شیعیان و دوستان آن حضرت در منتهای سختی و فشار و ذلّت می افتند، تا خداوند کسانی را که ایمان آورده اند پاک کند و کافران را هلاک گرداند : « وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ ». (3) .

 

……………

(1) اعراف 142:7. «میعاد پروردگارت با او چهل شب تمام شد».

(2) قصص 21:28. «از شهر خارج شد در حالی که بیمناک بود و انتظار داشت که تعقیبش کنند».

(3) آل عمران 141:3. «و تا خداوند افراد با ایمان را خالص گرداند و کافران را تدریجاً نابود سازد».

 

 

(آف‍ت‍اب‌ در ن‍گ‍اه‌ خ‍ورش‍ی‍د ، م‍رت‍ض‍ی‌ طاه‍ری‌ )

 

 2 نظر

کدامیک از شماها می توانید جای حسین ین علی علیه السلام را در قلب من بگیرید !؟

23 آبان 1393 توسط مرادی

 

رباب ، دختر امرو القیس (شاعر مشهور ) و از دختران زیبا روی عرب بود که چهره اش چون خورشید می تابید .

او لیاقت همسری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را پیدا کرد و به همراه دو فرزندش علی اصغر و سکینه در کربلا حضور داشت .

در روز عاشورا که امام حسین علیه السلام و علی اصغر شش ماهه ، شربت شهادت نوشیدند ، رباب و سکینه همراه با کاروان اسیران روانه کوفه و شام شدند .

وی در کوفه در مجلس عبیدالله ، اولین جلسه مرثیه اش را برپا کرد ، از جا برخاست و سر امام را به عنوان رهبرش ، در آغوش گرفت و همراه با گریه گفت :

” واحسینا فلست انسی حسینا
اقصدته الاسنه الاعداء
غادروه بکربلا صریعا
لاسقی الله جانبی کربلا “

واحسین ، من تو را فراموش نمی کنم … تو را در کربلا کشتند و…

و به دنبال این سخنان در از دل “آه” می کشید و ناله می کرد ، اشک می ریخت و اشک می ستاند .

پس از شهادت حضرت ابی عبدالله علیه السلام ، این بانوی داغدار ، زندگی کوتاهی را سپری کرد و مدام بر شهادت مظلومانه امام حسین علیه السلام دل می سوزانید و به خواستگاران خود که از بزرگان عرب بودند ، پاسخ می داد:

” کدامیک از شماها می توانید جای حسین ین علی علیه السلام را در قلب من بگیرید !؟”


(زنان نمونه ، علی شیرازی ، ص 136 )

 


 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 69
  • 70
  • 71
  • ...
  • 72
  • ...
  • 73
  • 74
  • 75
  • ...
  • 76
  • ...
  • 77
  • 78
  • 79
  • ...
  • 227

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کلام نور
  • اشعار
  • دل نوشته
  • دعا
  • مناجات
  • مهدویت
    • رسانه در آخر الزمان
  • فرمایشات رهبری
  • سخنی دوستانه
  • نکاتی از نهج البلاغه
  • مباحث سیاسی
    • عکس نوشته
  • عمومی
  • چهل گام شناخت
  • سخنرانی
  • کلام وحی
  • شهدا
  • کوتاه و آموزنده
  • مباحث تفسیری
  • مناسبت روز
  • اندیشه مطهر
  • فاطمیه
  • اشعار مهدوی
  • نکته ای از یک حکایت
  • نکاتی از معراج السعاده
  • انتخابات
  • ولایت فقیه
  • چکیده مقاله
  • حجاب و عفاف
  • یادداشت ها
  • اینفو گرافی
  • نکات طلبگی
  • تربیت دل پذیر
  • شهدای گمنام
  • دانلود کتاب
  • غدیر
  • مباهله
  • ماه محرم و عاشورا
    • امام حسین (ع) و احیای امر به معروف
    • معرفی یاران وفادار امام حسین (ع)
    • پیام آوران عاشورا
  • روایت و تصویر
  • لطایف
  • توصیه هایی از علما
  • امامت
  • پیامبر رحمت
  • نماز
  • انقلاب اسلامی
  • فاطمیه
  • سخنان حضرت زهراء سلام الله علیها
  • بانوی کرامت
    • احادیث
    • سخنان علما در مورد حضرت معصومه (س)
    • کرامات حضرت معصومه (ع)
  • نقش زنان در فرهنگ سازی عاشورا
  • دانلود ترجمه نهج البلاغه
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • تقویت معنوی طلاب
  • ماه مبارک رمضان
  • امام رضا
  • پاسخ به شبهات
  • آموزش word
  • دهه فجر
  • امام علی (ع)
  • اسرار عبادات
  • معرفی کتاب
  • کلیپ
  • سبک زندگی عاشورایی
  • چکیده پایان نامه
  • مادر
  • اقتصاد مقاومتی : تولید - اشتغال
  • کارکاتور
  • یک لقمه کتاب
  • بیانیه‌ی گام دوم انقلاب

کاربران آنلاین

  • avije danesh
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
مهدویت امام زمان (عج)

اوقات شرعی

کد آمارگیر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس