پیامک شهادت امام صادق علیه السلام
- مولا جان! قسم به بقیع! قسم به فجر! قسم به اولین سپیده عدالت، که معجزه مهدوی(علیهالسلام) به وقوع خواهد پیوست و آستان کبریایی تو برای همیشه؛ در آغوش آرزومندان خواهد بود!
ما را بگیر دست، که از پا افتاده ایم آقا! به حق تربت پنهان مادرت(علیهاالسلام) !
- چگونه مویه نکنم؟! در سوگ مولایی که عظمت نامش، آسمان را به تواضع وامیدارد! چگونه به این اشکهای ناقابل بسنده کنم، که وسعت مصیبتت، فراتر از ادراک خاکیِ ما ناسوتیان است!
- صدای گریه میآید! … صدای ضجه فرشتگان!
بقیع، امشب دوباره، در خاک تو خورشیدی خواهد دمید و ستارهای به آسمان خواهد شتافت!
- صادق که اساس دین از او شد معمور
بودند ملایک پی امرش مامور
آخر ز جفا، ناصر احکام خدا
مسموم شد از ظلم و جفای منصور
«پدرم را قانع کن چادر بپوشم»
در آستانه سالروز شهادت امام صادق(علیه السلام) و تشییع و تدفین شهدای غواص در سراسر کشور بار دیگر موج استقبال از این شهدا در شبکههای اجتماعی آغاز شده است.
یکی از عکسهایی که اینروزها بین مردم پخش شده،تصویر تابوت یک شهید و جملهایست که روی آن نوشته شده است: «پدرم را قانع کن چادر بپوشم.»
این عکس در صفحه مجازی بسیاری از کاربران اینستاگرام در حال انتشار است و با استقبال جالب کاربران مواجه شده است و هر کدام با افزودن یک جمله این موج را ادامه دادهاند. این اتفاق پیش از این درباره تفحص و تشییع 175 غواص و خط شکن شهید نیز به راه افتاده بود.
همیشه جملات و درددلهای نوشته شده نسل امروز جامعه ایرانی، خصوصاً جوانان روی تابوت شهدا داستان دیگری از درونیات آنها را روایت کرده است. داستانی شخصی، خصوصی و دو نفره با یک شهید.
منبع : سایت شهید آوینی
انتظار فرج تا کی ؟
شهید بابایی به روایت حضرت آیتالله خامنهای
* کارستان بابایی
چند روز قبل خانوادهی شهید بابایی اینجا آمده بودند؛ این خاطره یادم آمد و برای آنها گفتم. سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجهی این جوان حزباللّهی سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آنوقت آخرین درجهی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را میتراشید و ریش میگذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه میلرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، میلرزید، که آیا میتواند؟ اما توانست. وقتی بنیصدر فرمانده بود، کار مشکلتر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت میکردند؛ حرف میزدند، اما کار نمیکردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونهیی از این قضایا را نقل کرد. خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبانهایی بود که از اول با نظام ناسازگاری داشت. شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و محبت کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با اینکه نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقهی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامیها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. شهید بابایی میگفت دیدم در دعای کمیل شانههایش از گریه میلرزد و اشک میریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! دعا کن من شهید بشوم! این را بابایی پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
باهوش ترین مؤمنان چه کسانی هستند؟
شرح حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله با موضوع «باهوش ترین مؤمنان چه کسانی هستند؟» که در ابتدای یکی از جلسات درس خارج فقه حضرت آیتالله خامنهای ایراد شده است. متن بیانات معظمله به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
فی الکافی سُئِلَ النّبی صلیاللهعلیهوآله اَیُّ المؤمنینَ اَکْیَس؟ (۱)
چه کسی کَیّستر و زرنگتر و باهوشتر است از میان مؤمنان؟
فَقال اَکثَرُهُم ذکراً لِلمُوت و اَشدُّهُم لَه استعداداً
واقعاً هم همینجور است؛ هر کسی که بیشتر به یاد مرگ باشد او زرنگتر است.
چون غفلت از مرگ، غفلت از یک حقیقت و واقعیتی است که انسان ناگزیر با آن روبرو خواهد شد. خب باید فکرش را کرد. لذا این یک حکمت بزرگی است که از کثرت وضوح مورد غفلت ما قرار میگیرد.
به یادمان باشد که این مسیری است که حتماً به اینجا منتهی خواهد شد. در این هیچ تردیدی نیست. شکی در این نیست.
باید آماده بود برای آن لحظه. البته این آمادگی مقداری با تلاش و مجاهدت و اطاعت است، مقداری هم با استمداد از لطف الهی.
«و ان کان قددنا اجلی و لم یدننی منک عملی فقد جعلتُ الاِقرار بالذّنب الیک وسیلتی» (۲) این هم یکی از راهها است که انسان با خدای متعال در میان بگذارد ضعف خود را؛ «من لی غیرک اَسئله کشف ضُرّی و النظر فی امری» (۳) [انسان] ضعف خود را، کوتاهی خود را، عجز خود را، غفلتهایی که موجب گناه و ورود در معصیت هستند، اینها را باید با خدای متعال در میان بگذارد، اقرار به عجز خودش بکند، تصمیم هم داشته باشد برای اینکه تعمداً دوباره وارد این گنداب و مرداب نشود.
این راهش اینها است.
………………………..
۱) الشافی، صفحهی ۸۷۷
۲) مفاتیحالجنان، مناجات شعبانیه
خدایا اگر مرگ من نزدیک شده است ولی هنوز عمل من به تو نرسیده است (ولی هنوز عمل من مرا به تو نزدیک نکرده است) پس راه نجات و نزدیکی به تو را، اعتراف به گناهم قرار می دهم.
۳) مفاتیحالجنان، دعای کمیل
پروردگارا، جز تو که را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم؟
منبع : سایت آیت الله خامنه ای