نمی دونم چرا عده ای فکر می کنند لذت بردن و شاد بودن بدون گناه امکان نداره ؟

ولی این طور نیست . ما چند بار امتحان کردیم . چند سالی است که به رسم سنت قدیمی ها ، ما هم مثل بقیه سیزده به در می رویم ولی بسیار ساده و فکر می کنم بدون گناه .

صبح بعد از انجام یک سری کارهای روزمره به دعوت برادرم به خانه آ ن ها می رویم . همه وسایل بیرون رفتن را آماده می کنیم و همه به حیاط خانه می رویم . چای و نهار را همان جا روی حیاط با کمک یکدیگر درست می کنیم و بعد هم در یک محیط ساده و در کنار چند درخت نارنج و چند بوته گل، نهار را می خوریم. در سیزده گردی ما  نامحرمی نیست که مجبور باشیم چادر بپوشیم و یا این که کناری بنشینیم و از دیگران غیبت کنیم بلکه همه با هم به بازی های کودکانه مشغولند ، بچه ها هم لذت می برند چون این روز جزء اندک روزهایی است که ما هم همراه آن ها بازی می کنیم ، بالاخره همه در کنار هم شادیم ، یک شادی بدون گناه. قبلاً برای سیزده به در به پارک یا روستا می رفتیم ولی لذت سیزده به درهای این سال ها بیشتر است ، در حیاط خانه و در کنار یکدیگر.

 در حکایتی آمده است بر سر قبری نوشته شده بود : کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم . بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ  است من باید کشورم را تغیر دهم . بعد ها کشورم را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم . در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم . اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم ، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم !!!

از این حکایت می توان آموخت :

سعی کنیم در زندگی فقط به فکر اصلاح دیگران و جامعه نباشیم خودمان را تغییر دهیم و اگر هر کس رفتار و گفتار و کردار خود را اصلاح کند هم جاممه درست می شود و هم دیگران به صورت عملی آموزش می بینند ، البته امر به معروف و نهی از منکر از واجبات است و نباید ترک شود ولی دقت داشته باشیم که اول خودمان را امر به معروف و نهی از منکر کنیم تا هم مؤثرتر باشد و هم خودمان در برابر پروردگارمان شرمنده نباشیم.

خدایا ! به ما کمک کن تا در مسیر رضای تو قدم برداریم و آن چنان که تو می پسندی خود را تغییر دهیم .

الهی ! به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی ،دریاب که می توانی.

الهی ! چون توانستم ندانستم و چون دانستم نتوانستم آه ! ازین علم نا آموخته ، گاه در غرقم ازو ، گاه سوخته

الهی !بنده را از سه آفت نگاه دار : از وسواس شیطانی و از هوای نفسانی و از غرور نادانی

الهی !تو به رحمت خویشی و ما بر حاجت خویشیم ؛ توانگری و ما درویشیم

مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

ای دنیا ! از من دور شو  که افسارت بر کوهانت است .من از چنگال هایت جستم  و از دام هایت رستم . از سقوط  و سر نگونی در پرتگاه هایی که تولید کرده ای کناره گرفتم .

کجا رفتند آن هایی که با شوخی و بازی ، فریبشان دادی ؟ چه شدند افرادی که با زیور و زر و افسونگری های خویش گمراهشان نمودی ؟ حال آنان گرو گان گور ها و در آغوش لحد ها خفته اند.

ذهبی در «میزان العدل » آورده است که پیغمبر اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند :

«اَوَّلُ شَخصٍ یَدخِلُِ الجَنَّةَ فاطِمَةُ علیها سلام الله»

نخستین کسی که وارد بهشت می شود فاطمه است .

و در حدیث دیگری از همان بزرگوار آمده است که فرمودند:

« اَوَّلُ شَخصٍ یَدخِلِ الجَنَّةَ فاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ وَ مَثَلُها فِی هَذِهِ الاُمَّةِ مَثَلُ نَریَمَ فِی بَنِی اِسرائیلَ»

نخستین کسی که وارد بهشت می شود فاطمه دختر محمد است و او در میان این امت همچون مریم در میان بنی اسرائیل است .

(زهرا علیها سلام الله برترین بانوی جهان ، آیت الله مکارم شیرازی ،ص 96)

روایت شده که هرگاه تو را حاجتی باشد به سوی حقّ تعالی و سینه‌ات از آن تنگ شده باشد پس دورکعت نماز بخوان و چون سلام نماز گفتی سه مرتبه تسبیح حضرت‌فاطمه(ع) را بگو سپس به سجده برو و

صد مرتبه بگو (یا مَوْلاتی یا فاطِمَهَ اَغْیثینی)

پس جانب راست رو را بر زمین گذار و همین را صد مرتبه بگو

پس جانب چپ رو را بر زمین گذار و صدمرتبه همین ذکر را بگو

پس باز به سجده برو و صد و ده‌ مرتبه بگو و حاجت خود را یادکن به درستی که خداوند برمی‌آورد آن را انشاالله تعالی.

(حاشیه مفاتیح الجنان، ص 420 )